ارائه دهنده : محمد غفاري 0912-2145147 88890939 در انقالب صنعتي در قرون 16و ،17در آلمان گروهي پديد آمدند كه معتقد بودند بايستيجوانان را براي مديريت اجتماع آموزش دهند، ايتاليا حسابداري دوبل را اختراع كرد، انگلستان به مديريت صنعتي روي آورد، و آنگاه مديريت به آمريكا راه يافت، تيلور زيربناي منظمي را براي اداره امور جامعه ارائه نمود، در جنگ جهاني دوم ،نظاميها در برابر مشكالتي قرار گرفتند كه افكار سنتي جوابگوي آننبود ،در نتيجه به رياضيدانان و آماردانان روي آوردند، هماهنگيمكدونالد اجزاء با هم ،بسيار مهم و حياتي تلقي شد ،به گونهاي كه شركت زنجيرهاي بيش از 500صفحه دستورالعمل كاري دارد (تا آنجا كه دكمه روپوش گارسن چه رنگ و اندازهاي باشد). اتخاذ يك استراتژي ،كار مشكلي نيست ،بلكه مهم اين است كه امروزه ارتباط اجزايسيستم به صورت صحيح و دقيق صورت پذيرد، -استراتژي صحيح در چين باعث مي شود كه بعد از فروپاشي بلوك شرق ،نه تنها از هم نپاشد ،بلكه به اژدهاي اقتصادي قرن مبدل گردد، استراتژي چين در قالب يك شعار ” :اگر مي خواهيم در شهرها آسوده زندگيكنيم ،بايستي دهقان و روستايي ما آسوده زندگي كند“ و همين باعث شد كه از 3/1ميليارد جمعيت 950 ،ميليون نفر در روستاها زندگي كنند .هر صنعتي كه امكان ايجاد در روستا و يا حتي امكان انتقال به روستا را داشته باشد ،بايستي سريعأ منتقل شود، -بر سردر و باالي هتلهاي چين “A more open china” :جلوه گر مي کند، -تا قبل از انقالب صنعتي ،مديريت صرفأ جنبه آميخته با هنر“ است. هنري داشت .امروزه مديريت، ”علم -دانش مديريت صرفا يك بحث ذهني نيست ،بلكه چكيده تجربيات انسانهاست .الگوهايي كه ديگران آنرا انجام دادهاند و رضايت نسبي دارند و مبناي آن بايستي رقابت است .بر همين اساس اجراييها نتيجه عملكرد خود را بازگو كنند و در كنار آنان آكادميستها براي آنان فرمول و دانش ارائه نمايند. دانش مديريت در قرن حاضر به ”مديريت دانايي – Knowledge Management” مبدل گرديده و ساخنارهاي گرديده است. سلسله مراتبي به ساختارهاي تعاملي و نودي مبدل برنامه ريزي ) : (Planningتصميمگيري در مورد اينكه چه چيزي قرار است انجام شود سازماندهي) : (Organizationتركيب و آرايش نيروها جذب نيرو) :(Staffingانتخاب صحيح افراد براي مشاغل هدايت) : (Directionارائه دستورالعمل نظارت) : (Monitoringكنترل پيشرفت كار كنترل) : (Controllingيافتن راهحل براي جلوگيري از تاخيرها و وقفهها نوآوري ) : (Innovationحل مشكالت با راهحلهاي جديد ارائه ) : (Representationبرقراري ارتباط با كاربران مديريت دانايي ،مديريت كردن بر دانش نيست ،بلكه مديريت و خلق يك فرهنگ دانايي در سازمان است كه همكاري و مشاركت فكري و معنوي اعضاي سازمان را تسهيل و ترويج مينمايد. امروزه بسياري از بنگاههاي تجاري و علمي مديريت دانايي را از طريق يك سيستم نرمافزاري پيشرفته به نام ”مديريت ارتباط با مشتري (مخاطب) ٭ “ ارائه مينمايد. ٭ * Customer Relationship Management = CRM مديريت ارائه چشم انداز و دادن اختيار وظايف مديريت كالسيك برنامه ريزي ايجاد ارتباطات نودي )(web سازماندهي سلسله مراتبي ايجاد انگيزه دروني و هدايت نظارت ،ارزيابي و كنترل وظايف مديريت نوين مديران جديد براي پذيرش در دنياي امروز براي ورود به حوزه مديريت دانش ،بايد از ”مديريت كردن“ به ” رهبري كردن“ تغيير موقعيت دهند. فرآيندي است كه اطالعات ارزشمند را پيدا و آن را به دانش الزم و ضروري براي تصميمگيري و عمل ،تبديل ميكند. مديريت دانش نيازمند فناوري دانش است. شركتهاي موفق شركتهاي هستند كه بهطور پيوسته براي حل مسائل جديد و ناآشنا، دانايي جديد خلق ميكنند ،آنرا بهطور گسترده در سرتاسر سازمان پخش ميكنند و به سرعت به فناوريها و محصوالت جديدي تبديل ميكنند. ثروت آينده و اكنون ،علم و اطالعات است. نيست و همه ارزش آن در مبادلهپذيري آن است .اطالعات اطالعات كااليي انباشتني تنها كااليي است كه هرچه بيشتر مصرف شود ،فزوني مييابد. روزي براي اين موضوع انشاي قديمي كه ” علم بهتر است يا ثروت؟!“ يك جمله خواهند نوشت: ”هر دو يكي است!“ ژان – ماريگند ( از كتاب پايان دموكراسي) پيشرفت بيامان فناوري e-commerce كم كم به c-commerce تبديل ميشود )community ارزش و اعتبار سرمايههاي غير ملموس ) (Intangibleبسيار بيشتر از سرمايههاي ملموس ) (tangibleگرديده است. اطالعات مواد اوليه توليد دانش (c = . حركت جهاني در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه ،براي تغيير ساختارهاي سازماني حاكي از بروز شرايط جديدي است .اين شرايط را مي توان در تغيير جوامع از سنتي به دانايي محور و شرايط نوين ارتباطي جستجو كرد. در تدوين برنامه چهارم توسعه و چشمانداز 20 ساله توسعه كشور ،توسعه مبتني بر دانايي و رقابت پذيري با رويكرد جهاني ،هدفگذاري شده امروزه اعتبار تجاري از ” هزينه براي ماندگاري“ به ” رشد براي موفقيت“ Grow to success Expense to survival تغيير يافته است. پويايي سازماني نوين شركتهاي شبكهاي مجازي شرح خدمات دوباره تعريف شدﺓ كاركنان افزايش پراكندگي مهارتها مشتريان ،توليد كنندگان و شركاي جهاني تارهاي به هم تنيده به گسترﺓ جهان )(WWW مديريت سازمان را اداره ميكند در حاليكه رهبري سازمان را آيندهنگاري مي رهبران ؟ عوامل تغيير سازمان نهادهاي توليد محصول و خدمات مديران رهبر به اعضاء سازمان كمك مي كند كه توانايي خود را كشف و مورد استفاده قرار دهند وظيفه رهبر ،تشويق اعضاء سازمان براي داشتن آرمان شخصي و تالش براي رسيدن به در اينصورت جمع آرمان اعضاي سازمان برابر آرمان سازماني ارزيابي كننده و جانشين پ رهبر عالوه بر مدير ”پدر“ خوبي است شور و شوق آفرين و در عين حال حافظ مرزهاي اخالقي سازماني است. به افراد نه جهت ،بلكه قطب نما ميدهد. هر جا الزم باشد از الگوي مشاركتي و يا اقتضايي بهره ميجويد. (تازه واردها نيازمند هدايت بيشتر هستند!) فرهنگ و رهبري دو روي يك سكهاند .فرهنگها از طريق رهبراني كه ارزش ها و مفروضات اساسي خود را بر گروه تحميل مي كنند آغاز مي گردد. فرهنگ ،يك فرآيند پيچيده يادگيري گروهي است دانش )(Knowledge تجربه )(Practice رفتار )(Attribute قبالا اين سه عامل مهم بوده اما در حال حاضر مؤلفه ديگري هم نقش دارد : مد روز يا Social Practice -1رهبران مأموريت ،آرمان ،ارزشها و اصول اخالقي را ايجاد و خود الگوي فرهنگ برتري هستند -2رهبران شخصا ا براي حصول اطمينان از ايجاد،توسعه و به كارگيري سيستمهاي مديريت و بهبود مستمر آنها مشاركت مي نمايند. -3رهبران با مشتريان ،شركاء و نمايندگان جامعه در تعامل هستند. -4رهبران به كاركنان سازمان انگيزه داده و از ايشان حمايت و قدرداني مينمايند. -5رهبران تعيين كننده و پشتيبان تغييرات سازماني هستند. مديريت ديروز – مديريت امروز YESTERDAY TODAY Tangible INTANGIBLE Single objectives MULTIPLE OBJECTIVES Stable or static DYNAMIC Functional CROSS DISCIPLINE Isolation INTEGRATION Certain UNCERTAIN Local GLOBAL FROM (Traditional) TO (New) Dependent Interdependent In need of structure and authority Able to define their own structure Passive Active Only able to work with answers and solutions provided by management Able to solve problem Able to make limited choices Entitled to a wider freedom of choice Content with static skills Interested in growth FROM (Traditional) TO (New) Hired hands, expendable parts Members, participants, recourses to be developed Completing activities/ tasks Processing knowledge/ information Controlled externally Capable of internal control Being disciplined for past behavior Being developed to change future behavior Motivated primarily by money Seeking self-actualization وقتي همه سطوح پرسنلي سازمان به سالح ”آگاهي (دانش) و اطالعات“ مجهز باشند بهرهوري كار مييابد. افزايش افزوده نسبت به ميزان سرمايهگذاري ،توليد ميشود. ارزش .. . كسب و كار سرعت مي گيرد. ...و نتيجه افزايش ميزان رضايت مشتريان خواهد بود. كاركنان دارند. فرآيند كاركنان نقش عمدهاي در پايگاههاي دانش تعبيه شده در هسته فرآيندها محتوي سازگار با راهبردها فناوري توزيع به موقع )(Just In Time Hundreds of Products 93,000 + staff 157 Countries 825 Cities KWorld در حال ظاهر گشتن به صورت سيستم عصبي ديجيتال است Learning methods • Not a lecture • Participatory, interactive, question-based approach to learning • Small group exercise • Learners draw on life and work experience to discuss/highlight issues Today’s Managerial Tasks •Break down into three types: Strategic, Tactical & Operational Strategic Management • Define the mission of the business – why the business exists • Formulate goals • Assess resources available to the business – physical, human, financial • Survey the world surrounding the business • Identify and select appropriate strategies • Implement and maintain selected strategies Strategic I.C.T. Management • Define long-term measures for designing a firm’s information & communication (I.C.T.) infrastructure: – Derive goals of information & communication technology – Determine what different parts of the company demand from I.C.T. – Recognize deficits in the supply of I.C.T. – Plan application systems and use of I.C.T. resources – Control information & communication processing : check effectiveness & efficiency – Organize information& communication processing Tactical Management • Short-term basis – Identify and define a problem – Identify alternative solutions – Collect data and information – Analyze the alternatives and choose one – Implement the decision – Monitor and evaluate the results – Accept the responsibility for the decision • Project Management Operational I.C.T. Management • Short-term management of Information Technology • The daily decisions of I.C.T. managers – Monitoring – Incident response • Triage • Customer support – Job and task prioritization I.C.T. Management Tasks • Breakdown of typical tasks that I.C.T. Managers are responsible for • Each task is strategic, tactical, or operational (some have overlap) • Evaluate each task for management type (strategic, tactical, or operational) – Discussion on each I.C.T. Management Tasks : Support • Provide Customer Support – Support selection & purchase of systems – Install & set-up systems & software – Manuals & documentation – End-user training – Help Desk – Trouble report system – Remote access/management software – Incident response I.C.T. Mgt. Tasks : Connectivity • Provide Connectivity – Arrange for ISP connection • Monitor installation – Purchase, install & set-up network components • Pull & terminate cable • Configure switches and routers – Manage network configuration • SNMP • IP address management & assignment – Provide network services • DNS, DHCP, etc. – Incident Response I.C.T. Management Tasks : Servers • Provide Server Services – Purchase, install, configure & manage server/midrange/mainframe systems • Web, mail, application, file, collaboration, enterprise (ERP, CRM, and HR systems like SAP, PeopleSoft, Oracle etc.) – Arrange for and monitor outsourced servers • Web, ecommerce and more – House & secure systems appropriately – Incident response I.C.T. Management Tasks : Printing • Provide Printing – Purchase, install & set-up printers – Manage & support printers (people just can’t seem to shake this paper habit we have…) I.C.T. Mgt. Tasks : Reliability • Provide Reliable Service – Monitor network & services – Incident response – Redundant components used in system design and configuration • May provide fully-redundant data centers – Off-site back-ups – High-availability facilities – Disaster contingency plans I.C.T. Mgt. Tasks : Facilities • Provide High-Availability Facilities – Uninterruptible power supply • Redundant connections • Multiple power grid connections • Generators – Physical security • Tightly controlled access with dedicated security personnel • Hardened facility I.C.T. Mgt. Tasks : Facilities (cnt.) – Climate control & fire suppression • Air conditioning/heating to maintain optimal temperature & humidity • Gas-based fire suppression systems – Requires CPUs to be housed in an unmanned space with a separate control room – Redundant connectivity • Connections from two providers entering building at separate points – Help Desk & incident response I.C.T. Management Tasks : Security • Provide Secure Services • Protect against external and internal attacks, intrusions and exploitation – Security policies – Firewalls – Authentication – Encryption – Patching & configuration management – Intrusion detection & network monitoring I.C.T. Management Tasks : More… • Additional tasks that will or may fall to IT Management: – Software License management – IT asset management – Telecommunications system management • With IT & TCOM convergence this makes sense • Good chance to move enterprise to VoIP! Critical obstacles to ICT projects and policies • What are the main issues and/or key obstacles and/or critical factors that affect the success of ICT projects and policies? • What are the main issues and/or key obstacles and/or critical factors that affect the failure of ICT projects and policies? The Real Access criteria • 12 criteria that look at the substantive factors that affect ICT projects and policies • Using brainstorming and real-life examples, please consider: – The general idea of each criterion – What is needed for each to be achieved in practice The 12 Real Access criteria 1. Physical access to technology 2. Appropriateness of technology 3. Affordability of technology and technology use 4. Human capacity and training 5. Locally relevant content, applications, and services 6. Integration into daily routines 7. Socio-cultural factors 8. Trust in technology 9. Local economic environment 10. Macro-economic environment 11. Legal and regulatory framework 12. Political will and public support Physical access to technology • Is technology available and physically accessible to people and organisations? • What factors affect the physical access to technology in the context of this project/policy? • What can the ICT project/policy do to help ensure that technology is available and physically accessible to people and organisations? Appropriateness of technology • Is the technology appropriate to the local needs and conditions of the community? • What can the ICT project/policy do to help ensure that technology is appropriate to local needs and conditions of the community? Affordability of ICT and ICT use • Are the technologies and ICT services affordable for local people to obtain, access and/or use? • What does "affordable" mean in the context of the community or target group? • What can the ICT project/policy do to help ensure that technologies and technology use are affordable for local people and organisations? Human capacity and training • Do people have the skills necessary to use ICT effectively? • Can they envision other uses for the technology in their lives or work? • What training is available? • What can the ICT project/policy do to help ensure that people and organisations get the training they need to use technology effectively? Locally relevant content • Are there locally relevant content, applications, and services that people and organisations can access and use through ICT? • Are they available in local languages? • What is "locally relevant" in the context of the communities or target groups affected by the ICT project/policy? Integration into daily lives • Is technology use an additional burden to the lives and work of people and organisations already burdened by daily tasks, or is it integrated into their daily routines? • What can the ICT project/policy do to help ensure that technology use is integrated into daily routines and does not become an additional burden to people's lives and work? Socio-cultural factors • Are people limited in their use of technology because of their gender, race, disability, age, or other socio-cultural factors? • What can the ICT project/policy do to help ensure that people and organisations are not limited in their technology use due to gender, race, disability, age, or other Trust in technology • Do people and organisations have confidence in technology use? • Do they understand issues like privacy, security, or cybercrime in the context of technology use? • What can the ICT project/policy do to help ensure that people and organisations have confidence in technology use? Local economic environment • What impact will ICT use have on the local economy? • Can the local economic environment sustain the technology use envisioned in the ICT project/policy? • What can the ICT project/policy do to help ensure that the local economic environment can sustain long-term technology use? Macro-economic environment • How do policy issues like deregulation, taxation, trade, investment, or labour affect the use of technology envisioned in the ICT project/policy? • What can the ICT project/policy do to help ensure that the macroeconomic environment is favourable to technology use? Legal and regulatory framework • Do the country's laws and regulations affect the use of technology? • How do legal and regulatory issues affect the use of technology envisioned in the ICT project/policy? • What can the ICT project/policy do to help ensure that laws and regulations promote, and do not inhibit, technology use? Political will and public support • Do people understand the links between local technology use and the government's overall political strategies to promote ICT for development? • What can the project/policy do to help ensure that the general public supports technology use? • What can the project/policy do to help ensure that the government has the political will to drive needed change? طبيعت غير تكراري وظايف موجود در پروژه، نياز به برنامه ريزي، رسيدن به اهداف يا محصولي مشخص، داراي جدول زماني مشخص(مطلق يا نسبي)، كار براي افراد غير از خود، نياز به تخصصهاي چندگانه، انجام كار در چندين فاز، محدوديت منابع موجود براي مصرف در پروژه، بزرگ يا پيچيده بودن پروژه . (Intangible)( يا غيرقابل لمسInvisibility) غير قابل ديدن (Complexity) پيچيدگي (Flexibility) انعطافپذيري (Project Evaluation) ارزيابي پروژه (Planning) برنامه ريزي (Requirement Analysis) تحليل نيازمنديها (Specification) مشخصات (design) طراحي (coding) برنامه نويسي (Verification & Validation) تأييد و اعتبار بخشي (Implementation) پيادهسازي (Maintenance & Support) نگهداري و پشتيباني (1برآوردها و طرحهاي ضعيف (2فقدان استانداردها و معيارهاي كيفي (3فقدان راهنما و ميزان در مورد تصميمگيري هاي سازماني (4فقدان فنون نمايان ساختن پيشرفتها (5تعريف ضعيف از نقش افراد – چه كسي چه كاري انجام ميدهد (6معيارهاي موفقيت غلط (1مشخصات ناقص كار (2بياطالعي مديريت از تكنولوژي اطالعات (3عدم شناخت از حوزه كاربردي (4فقدان استانداردها (5فقدان مستندات روزآمد (6عدم اتمام بهموقع فعاليتهاي قبلي -شامل تأخير در تحويل تجهيزات (7عدم ارتباط بين كاربران و متخصصين (8عدم ارتباطاتي كه موجب دوبارهكاريها ميشود (9عدم توافق – بهخصوص در مواردي كه منجر به جابهجايي افراد كليدي پروژه مي ش (10تخصص و مهارت كم در فنآوري (11تغييرات در الزامات قانوني (12تغييرات در محيط نرمافزاري (13فشار اتمام مهلت فعاليتها (14فقدان كنترل كيفيت (15مديريت از دور (16فقدان آموزش اطالعات كنترل مشخصه عملياتي استراتژيك ديدگاه كارايي اثربخشي گرايش داخلي داخلي و خارجي پوشش مختص يك كاركرد مختص يك سازمان جزئيات بسيار جزئي خالصه پاسخ سريع نهچندان سريع مسير دسترسي استاندارد انعطاف پذير بهروز بودن ضروري مطلوب دقت ضروري با تقريب اطمينان ضروري اغلب برآورد عينيت باال عمدتا ٌ كمي تصوري و ذهني نوع اطالعات اغلب كيفي (Performance Measurement) معيارهاي عملكرد (Predictive Measurement) معيارهاي پيشبيني پروژههاي نرمافزاري طبق تعريف،عملياتي غيرتكراري و غيرمعمول هستند و نسبت به پروژههاي معمولي نامطمئنتر مي باشند. پروژه هاي نرمافزاري مشابه ديگر پروژهها هستند ولي خصوصيات ديگري دارند كه مشكالت خاص را بوجود ميآورند ،مثأل اغلب توليدات آنها نامرئي و ناملموس است. يك عامل كليدي در موفقيت پروژه،وجود اهداف نهايي مشخص ميباشد ،گرچه بهرهبرداران مختلف پروژه احتماأل اهداف متفاوتي خواهند داشت .اين نكته لزوم درك مسئوليت و تعهد كلي پروژه را مشخص ميكند. براي نيل به اهداف نهايي پروژه بايستي روشهاي مشخص آزمون وجود داشته باشد .اين نكته نياز به سنجش را مشخص ميكند. در پروژههاييكه از افراد متعدديط تشكيل مي شوند،كانالهاي اطالعاتي مؤثري بايد بوجود آيد .وجود معيارهاي سنجش ميزان موفقيت در اهداف نهايي پروژه ،به ارتباط روشن و مشخص بين گروههاي مختلف درگير ايجاد پروژه كمك ميكند.