آفت کش pesticide بدست آوردن obtain حمل و نقل transport گرده افشانی کردن pollinate محکم tightly گرده pollen حل کردن dissolve امکانات،ویژگی ها features اداره کردن،هدایت کردن مذاب،گداخته conduct تضاد contrast molten مسئول،عهده دار responsible مخلوط کردن،ترکیب کردن عبور کردن،گذر کردن blend cross شلیک کردن liquor نسبت ratio متصدی بار bartender کوچه alley امانت گرفتن،قرض گرفتن عذاب،رنج borrow ظاهر appearance agony تسلط داشتن dominate مجنون،دیوانه insane به جز except فاسد شدن،پوسیدن rot به همان اندازه equally راضی،خشنود،سیر،راضی satisfied مدت،دوره term شانس،فرصت chance عبارت،اصطالح phrase اشک tear شخصی،فردی individual اشک ریختن،گریه کردن weep نخود pea مسکونی residential حشره insect ساکنان residents دلیل،علت reason بدون کافئین decaf چند،چندین،مختلف several