مدل اقناعي احتمال موشكافي Elaboration Likelihood Model برگرفته از مقاله «معرفي و ارزيابي مدل اقناعي احتمال موشكافي» نوشته دکتر علیرضا دهقان مقدمه نفوذ اجتماعی از طریق اقناع ،از جمله متداولترین و نیز مدنیترین روشهای مراقبت اجتماعی میباشد که در دسترس افراد یک جامعه قرار دارد .از این روی محققان روانشناسی ،روانشناسی اجتماعی ،ارتباطات ،بازاریابی و تبلیغات ،از سالها پیش اقناع را بهطور منظم مورد مطالعه قرار دادهاند( .پتی و برینول)2007 ، مدل احتمال موشکافی یکی از کوششهای نظری گستردهای است که در اواخر دهة 70و در مقابله با این انتقادات مطرح شد و بهنوعی دربردارندة عصارة همة پژوهشها و نظریهپردازیهای مربوط به موضوع تغییر نگرش در طول این دو دهه است. مدل اقناعی احتمال موشکافی اولینبار در مقالهای تحتعنوان ”درگیر بودن با موضوع ،میتواند اقناع بهواسطة بازخوردهای شناختی وابسته به پیام را افزایش یا کاهش دهد“ به قلم ریچارد پتی و جان کاسیوپو در ادبیات پژوهشی مطالعات اقناع ،ظهور کرد و چالشهای نظری اولیهاش را در سالهای آغازین دهة 80از سر گذراند (چوی و سالمون.)2003 ، مرور مفاهیم اساسي مدل احتمال موشكافي نخستین نکته یادآوری تعریفی است که مؤلفان مدل ،برای مفهوم ” نگرش“ اختیار کردهاند. نگرش ارزیابیهای عامی است که مردم در خصوص خود ،سایرین ،اشیا و موضوعات اتخاذ میکنند .این ارزیابیهای عام یا نگرشها ،میتوانند بر پایة تجربههای شناختی ،عاطفی و رفتاری متنوعی شکل بگیرند .بر همین روال ،تغییر نگرش نیز ممکن است بر پایة تجربههای شناختی، انفعالی و یا رفتاری در افراد بهوجود آید. دومین نکته توجه به مسئلة ”انگیزه“ و ”توانایی تفکر“ بهمثابة بسترهای ایجاد یا تغییر نگرش مخاطبان ،در مواجهه با پیام است .نگرش هر فرد در قبال یک موضوع مشخص ،تابعی از ”میزان انگیزه“ و ”توانایی او برای تفکر“ در مورد آن موضوع است .انگیزه و توانایی افراد برای پردازش اطالعات موجود در یک پیام ارتباطی ،بسته به عوامل متنوع فردی یا وضعیتی که در آن قرار دارند ،متفاوت است. پیشفرض اول افراد برای اتخاذ نگرش درست ،دارای انگیزه هستند. فستینگر در نظریة پرنفوذ خود ،تحتعنوان ”فرایندهای مقایسه اجتماعی“ بر این موضوع تمرکز میکند که مردم چگونه درستی نظراتشان را ،در مقایسه با نظرات دیگران ارزیابی میکنند. نگرشهای درست مفید هستند .زیرا آنها معموالً از طریق نزدیککردن افراد به نتایج مطلوب ،و دور ساختن آنها از پیامدهای مخاطرهآمیز ،شرایطی را فراهم میکنند تا بتوانند از نظر اجتماعی پاداش دریافت کنند و از مجازات و تنبیه کناره بگیرند .بدین ترتیب« ،انتظار میرود که نگرشهای نادرست عموماً ناسازگار باشند. پیشفرض دوم گرچه همة افراد ميخواهند نگرش درست را اختیار كنند ،سرشت و میزان موشكافي افراد دربارة موضوع ،بسته به عوامل فردی و وضعیتي ،متفاوت خواهد بود. منظور از موشکافی در بستر یک ارتباط اقناعی ،میزانی از تفکرات افراد در مورد استدالالت مرتبط با موضوع است که در پیام گنجانده شدهاست. وقتی شرایط بهگونهای است که ”انگیزه“ و ”توانایی افراد ،برای درگیر شدن در تفکر دربارة موضوع“ افزایش مییابد ،گفته میشود که احتمال موشکافی باالست. پیشفرض دوم (ادامه) این مفهومسازی از اصطالح موشکافی ،بر آن است که وقتی احتمال موشکافی باالست که مرجعی برای تخصیصدادن منابع شناختی ،درحمایت از پیام اقناعی نزد دریافتکننده وجود داشته باشد و این مرجع ،همان اطالعات پیشینی موجود در حافظة افراد است که با موضوع پیام ارتباط دارد .در واقع موشکافی دربارة موضوع ،از طریق برداشت فرد از موضوع و استدالالت تازه شکلگرفته در پیرامون آن ،و ادغام آنها در ساختار پنهان نگرش اولیة فرد دربارة موضوع ،صورت میپذیرد. پـس از تعریف اصطالح ”موشکافی“ ،مؤلفان یکی از اساسیترین مفاهیم خود را توضیح مـیدهند کـه سـرشت ”احتمـالی“ مـوشکافی را تبیین میکنـد و آن مفهوم ”طیف مـوشکـافـی“ است. طیف موشکافی ،واکنش احتمالی مخاطب در مواجهه با یک پیام اقناعی را نشان میدهد که یک سر حداقلی آن ،از عدم تالش دریافتکننده برای موشکافیکردن پیام آغاز میشود و به سر حداکثری طیف که باالترین میزان موشکافی دریافتکننده دربارة پیام را نشان میدهد ،منتهی میشود. پیشفرض سوم متغیرها ميتوانند مقدار و جهت تعیین نگرش را به سه حالت تحتتأثیر قرار دهند .اين سه حالت عبارتاند از: الف .بهعنوان استدالالت اقناعي پیام. ب .بهعنوان سرنخهای فرعي. ج .از طريق تأثیرگذاری بر میزان و يا جهت موشكافي پیام و استدالالت آن. پیشفرض سوم – پیام قوی/پیام ضعیف مؤلفان مدل در تالش برای مطالعه ویژگیهای متقاعدکنندة درون متنی پیام ،مفهوم کیفیت استدالل را مطرح میکنند و بر این اساس که پیامی از کیفیت استدالل باالیی برخوردار است یا خیر ،دو نوع پیام ”قوی“ و ”ضعیف“ را از هم تمییز میدهند. پیام قوی پیامی است که استدالالت موجود در آن بهگونهای باشند که وقتی دریافتکنندگان میخواهند دربارة موضوع پیام بیندیشند ،اندیشههایی که تولید میکنند همواره مطلوب ـ یعنی هم جهت با توصیههای پیامـ باشند. پیام ضعیف پیامی است که استدالالت موجود در آن ،اندیشههای نامطلوب ـ یعنی برخالف جهت توصیههای پیام ـ نسبت به موضوع ،در ذهن دریافتکننده پیام بهبار میآورد. پیشفرض چهارم زماني كه انگیزه يا توانايي پردازش استدالالت كاهش مييابد ،سرنخهای فرعي به عوامل تعیینكنندهتری برای سنجش اقناع تبديل ميشوند .برعكس ،زماني كه باريکانديشي در مورد استدالالت پیام افزايش مييابد ،سرنخهای فرعي به عوامل كماهمیتتری برای سنجش اقناع تبديل ميشوند. مهم است که پیشفرض چهارم را اینطور تفسیر نکنیم که دستهای از متغیرها (مثالً سرنخهای منبع از قبیل اعتبار و تخصص منبع انتشاردهندة پیام) تنها زمانی پردازش میشوند که احتمال موشکافی پایین است و دستة دیگر متغیرها (نظیر استدالالت) فقط زمانی پردازش میشوند که احتمال موشکافی باالست؛ بلکه معنی این پیشفرض این است که وقتی احتمال موشکافی پایین است ،بیشتر احتمال دارد که متغیرها بهعنوان عوامل برانگیزانندة پردازشهای فرعی بر فرایند ارتباط اقناعی تأثیر بگذارند .همین متغیرها زمانی که احتمال موشکافی باالست ،بیشتر احتمال دارد که بهعنوان عواملی که مخاطبان را برای ارزیابی دقیق متن پیام بر میانگیزانند ،در بافت یک ارتباط اقناعی تأثیر بگذارند. پیشفرض پنجم نسبتا متغیرهايي كه انگیزه و توانايي تفكر و پردازش يک پیام را به شیوهای عیني تحتتأثیر قرار ميدهند ،ميتوانند باريکانديشي در مورد استدالالت پیام را كاهش يا افزايش دهند. متغیرهایی در ”متن پیام“ و یا در ”بافت ارتباط اقناعی“ وجود دارند که میتوانند از طریق دستکاری در میزان انگیزه و توانایی پردازش اطالعات در افراد ،جهت و میزان ارزیابی موضوع را در پیوند با ”ویژگیهای اصلی متن پیام“ ،تحتتأثیر قرار دهند. پیشفرض ششم متغیرهايي كه پردازش پیام را به شیوهای نسبتا سوگیرانه تحتتأثیر قرار دهند، ميتوانند انگیزههای سوگیرانه مثبت يا منفي و يا توانايي تفكر سوگیرانه مثبت يا منفي در قبال موضوع ايجاد كنند. گرچه پردازش سوگیرانه پیام میتواند از راههای متعددی شکل بگیرد ،اما اغلب ،سوگیری برآمده از نگرش اولیة فرد نسبت به موضوع پیام ،مهمترین الگوی پردازش در این حالت است. پردازشکنندة سوگیر نیز میکوشد تا استدالالت را پردازش کند و از این جهت شبیه پردازشکنندة عینی است .پردازشکنندة عینی دارای این توانایی یا انگیزه است که ”ارزش واقعی متن پیام“ را کشف کند و به این ترتیب هر چقدر مقدار پردازش اطالعات و استدالالت پیام بیشتر شود، استدالالت قوی ،اقناع بیشتری بهبار میآورند و استدالالت ضعیف اقناع کمتری حاصل میکنند. اما پردازشکنندة سوگیر ،بهطور خاص ،دارای انگیزه و توانایی تولید نوع ویژهای از اندیشهها است، که اغلب در ”دفاع از یک نگرش اولیه“ عمل میکنند. پیشفرض هفتم تغییر نگرشي كه حاصل از پردازش استدالالت مرتبط با موضوع (يعني مسیر اصلي اقناع) باشد ،به نسبت تغییر نگرشي كه تحتتأثیر سرنخهای فرعي (يعني مسیر فرعي اقناع) صورت پذيرفته باشد ،از نظر زماني دوام بیشتری خواهد داشت و مقاومت بیشتری در برابر پیامهای ضداقناعي نشان ميدهد و نیز پیشبیني دقیقتری در مورد رفتار بعدی مخاطبان بهدست خواهد داد. آخرین پیشفرض مدل احتمال موشکافی ،در حقیقت اهمیت تفکیکها و تمایزهای تودرتو و پیچیدة مدل را توجیه میکند .پیشفرض هفتم مدل ،ابراز میکند که بسته به اینکه اقناع از مسیر اصلی یا فرعی بهبار آمده باشد ،نتایج بهبار آمده از ارتباط اقناعی ،از نظر قابلیت پیشبینیکنندگی رفتار پیامگیران ،مقاومت پیامگیران در برابر پیامهای ضداقناعی و استمرار اتخاذ نگرشِ همسان در طول زمان درقبال یک موضوع مشخص ،متفاوت خواهد بود؛ دالیل متعددی وجود دارد که چرا پیامدهای مختلفی از این مسیرهای دوگانه اقناع ،انتظار میرود. بر اساس مدل احتمال موشکافی ،هر چقدر میزان موشکافی در استدالالت پیام بیشتر باشد ،تغییر نگرش بهبار آمده ،مقاومت ،تداوم و استحکام بیشتری خواهد داشت. نتیجهگیری مدل احتمال موشکافی ،یکی از فعالیتهای برجستة پژوهشی در حوزة ارتباطات اقناعی بهحساب میآید .مدلی که گرد آورندة آرا و افکار پژوهشگران پیش از خود ،در قالب نظریهای چند وجهی و پیچیده است. ترجیح ذهنیت بر عینیت ،و توجه به بافتی از شرایط فردی و وضعیتی که برقراری ارتباط اقناعی در درون آن صورت میگیرد ،این مدل را از دایرة پژوهشهای کمّینگر دور کرده و به یک رویکرد کیفی در مطالعات اقناع نزدیک میکند .هرچند که خود مقوله ”اقناع“ ،جایگاهی در سنّت پژوهشهای کیفینگر در علوم اجتماعی ندارد و مؤلفان مدل نیز ادعایی در خصوص وارد کردن مطالعات اقناع به عرصة پژوهشهای کیفی نداشتهاند.