حریف ،مدیع ییک از مدعیان این شغل نادرست ،غلط ،اشتباه كنجكاوی برانگي (دقيقا) بررىس كردن ،رسيدگ كردن ،سنجيدن پشت کیس زدن(ایول) (عاميانه) آزادى عمل وصله ناجور -سوراخ (توپ) مربیع تو سوراخ گرد گي ی to talk to someone for a short time to find out how they are or what they think about something: contender one of the contenders for this job erroneous intriguing vet pat on the back leeway square peg in round hole touch base I just wanted to quickly touch base with you: did فقط خواستم ببینم ایمییل از you get an email from ی ی گرفت؟ منیس من درباره جلسه my secretary about the ?meeting مشهود بودن ،به نظر آمدن، برداشت(استنباط) شدن، ظاهرا بودن ،مالقات کردن، اتفاقا ی یافت come across (عامیانه) سخن و نوشته رسا، آسان فهم (به دلخواه کیس دیگر) حرف زدن یا عمل کردن ی (معاشت) نشست و برخاست mingle کردن ،پلکیدن ،پریدن Protect staff from گوپ، از کارمندان در برابر زور ی bullying or harassment قلدری یا آزار محافظت کنید Protect staff from از کارکنان در برابر تبعیض discrimination محافظت کنید الزم است ،مناسب است، be in order شاوار است ،جا دارد Now that you're a حاال که فارغ التحصیل شده college graduate، I think ای ،اقتضا میکند جا دارد که به congratulations are in تو رتيیک بگوییم order. ظاهرا اقتضا میکرد (جا داشت، مناسب بود) که سخياپ میکردم ،اما مطمت نبودم که یچ باید بگم یه چشمتون به ...باشه جلوی خود را ی گرفت ی داشت (بیش از کارهای زیادی حدی که بتونیم بهش رسیدگ کنیم) جوپ ،خرده نکوهش ،عیب ی گيی ،انتقاد (کردن) احساس تعلق کردن ناخوشایند ،دشوار انتقاد شدید از کیس کردن یا با عصبانیت با او حرف زدن ی گذاشت ،اذیت کردن ش به ش ی (بیشي با )toنیاز دیگران را برآوردن ،ارضا کردن خشمگت ،برآشفته (رسم یا مد یا سبک یا رفتار و غيه که برای مدت کوتایه متداول یمشود) رسم زودگذر، مد زودگذر ،مد روز ،ناپا ،باب عاقالنه ،معقول ،خردمند، ی منطق ،خردمندانه ،با شعور، فهمیده میتونم یبيسم گ تماس گرفته؟ مزاحمتون که نیستم؟ دانش آموزان را فرستادم برن یه ی اسي ی احت بکت درخور ،شایسته ،مناسب کفش کار به دست آمده ،حاصل شده(حاصله) ،انباشته شده، تجمیع شده ،تعلق گرفته(متعلقه) خواستههای کارگران و کارفرمایان بسیار متفاوت بود A speech seemed to be in order، but I wasn't )sure what I should say. keep an eye out for... Tear sb away be snowed under (snow )with knocking، disparaging fit in bitching roast tease sb cater furious fad sensible May I ask whose calling ?please I am not interrupting ?anything، am I I've got the students on a coffee break at the moment decent heavy-duty shoes accrued the demands of labor and management were very different، but they ویل باالخره با هم به توافق رسیدند. هوای لندن حدوسیط است بت باران و مه. مصالحه کردن( ،با ی کدخدامنیس) با هم سازگار شدن ،میانگيی کردن ،توافق کردن ،مدارا کردن ،به راه حل مرض الطرفت رسیدن ،کنار آمدن ،سازش کردن در معرض سوظن (یا بدنایم یا تردید و غيه) قرار دادن ،لطمه زدن ،ی (شف و آبروی خود را) ی انداخت( ،در مورد به خطر مرام و مذهب خود) ضعف نشان دادن ،عدول کردن زن و شوهر در مورد خرید فرش یا اتومبیل با هم توافق کردند. ی دخي یمدانست که پذیرش دعوت آن دو مرد شهرت او را به خطر خواهد انداخت. به توافق رسیدن ،مصالحه کردن مصالحه کردن، (درخواستههای خود) تخفیف دادن جوپ بزنیم بیا یه آب ی تعصب ،کوته فکری فروپاشیدن ،از هم پاشیدن، ی متالىس تکهتکه شدن یا کردن، کردن یا شدن ،داغان کردن یا ی وارفت شدن، هواپیما بر زمت خورد و کامال ی متالىس شد. finally arrived at a compromise the London weather is a compromise between rain and fog compromise the married couple compromised on whether to buy a rug or a car the girl knew that accepting those two men's invitation would compromise her reputation * arrive at a compromise * make a compromise drop off for a bear bigotry crumble: disintegrate the airplane crashed and disintegrated completely با پیدایش ملیتگر یاپ، امياطوریهای استعماری از ی هم پاشیده شدند. ساختمان شعلهور ناگهان فرو ریخت. (در اثر فساد رادیواکتیو و یا واکنش اتیم) واپارچه شدن، فروپاشیدن ،واپاشیدن فروپاىس ،ی ی تالىس ،واپارچیک، ی واپاىس از هم پاشیدگ شخصیت with the rise of nationalism، colonial empires disintegrated the flaming building suddenly disintegrated disintegration disintegration of personality از چشم افتادگ ،مغضوبیت، مورد کم لطق قرار ی گرفت، رپمهری رسواپ ،آبروریزی ،روسیایه، ی ننگ ،بدنایم مایهی ننگ ،مایهی بدنایم، چي رسواکننده disgrace رسوا کردن ،روسیاه کردن، ننگت کردن ،بدنام کردن مورد رپمهری قرار دادن، رپمهری کردن ،مغضوب کردن، ی ساخت ،از چشم دون ی انداخت ،مورد قهر شدن ،فرو ارج کردن a courtier in disgrace درباری مورد غضب کشمکش طالق آنها منجر به their divorce fight ended آبروریزی برای همه شد. in disgrace for all You are a disgrace to the ی تو مایهی ننگ ی هست! بشیت !human race the softness of your skin گليگهای لطافت پوست تو ر disgraces the petals of گل شخ را یشمگت یمکند. the rose his behavior disgraced رفتار او خانوادهاش را بدنام کرد. his family از چشم افتادن ،مغضوب * be in disgrace with بودن ،مورد رپمهری بودن، روسیاه بودن he was in disgrace both او از چشم والدین و with his parents and معلمهایش افتاده بود. with his teachers (شکسپي) هنگایم که در نظر مردمان و شنوشت روسیاه باشم ... (معموال در مورد قتلهای ی کشت ،به قتل سیاىس) رساندن ،ترور کردن هتک آبرو کردن ،آبرو ریزی کردن ،تهمت زدن مردی که نارصالدین شاه را به قتل رساند شخصیت ی کیس ،بدنام سازی کشک بوک چوی ،پاک چوی یا پوک چوی نویع کلم چیت است. انواع Chinensisبه صورت ش در نیم آیند و در عوض سي با ته دارای تیغه های برگ ر پیازهای روشن تر هستند و خوشه ای را شکل میدهد که سيی های خردل تدایع کننده ر است. پیاز گل لک ،لکه ،خجک ،پیسه ،سایه روشن ،داغ ● (تاس تخته نرد یا ورق بازی و غيه) خال ،نقطه ،خط و خال ● ورق بازی ،کارت ● نقص ،عیب ،خدشه ،ننگ ● جا ،محل ،نقطه ،موضع، گله ● (انگلیس -عامیانه) کیم، قدری ،یک ذره ● (عامیانه) شغل ،مقام ،کار، پست اداری ● آگیه کوتاه ،اعالن کوچک ● ناقص کردن ،معیوب کردن ● (در محل بخصوص) قرار دادن ،جایگزین کردن ،مستقر کردن ● تبخال ،جوش ،دانه when in disgrace with fortune and men's eyes... assassinate the man who assassinated Nasseredin Shah character assassination curd bok choy bulb Spot ● (آمریکا -خودماپ) اسکناس شوپ و غيه) ● (خشک ی لکهگيی کردن ،زدودن ● (آمریکا -خودماپ) رجوع شود بهnightclub : ● (کیس را پس از جستجو) ی شناخت دیدن، ● (آماج یا محل دشمن و غيه) معلوم کردن ،تعیت کردن، هدفگيی کردن ،تنظیم تي یاپ کردن کردن ،مسافت ر ● (بازی یا مسابقه و غيه) فرجه دادن ،آوانس دادن ● نقطه دار شدن ،خال دار شدن ،لک افتادن ی انداخت ،چرکت کردن، ● لک لک دار کردن ● دیده باپ کردن ،دیده وری کردن ،تجسس کردن (رجوع یاپ شود بهspotter :آماج ر کردن) ● آماده ،حارص (برای تحویل و غيه) ،نقد ● چیک ،هللا ی بخت ،رپ نقشه، ششی ،تک و توک ،جسته و گریخته ● (رادیو یا تلویزیون و غيه) در وسط برنامه ،میان برنامه، میان برنامهای ● (زمان گذشته) خالدار ،خال مخایل ،خط و خالدار ،ابلق ● در محل ،درجا چرپ بر کراوات من لکهی ر مي (سعدی) هر پیسه گمان ر نهایل... روميی خییل لک داشت. هاپ که نقطههای آن رنگ تاس ی رفته است خط و خال یوزپلنگ پارچهی ابریشم سیاه با خالهای سفید a grease spot on my tie do not think that every spot is a sapling ... the tablecloth had many spots dice with discolored spots a leopard's spots black silk with white spots ورق ده پیک شهرت او ی کميین نقص را ندارد. یک جای خوب برای ماهیگيی ● (جانورشناىس) خال مایه (بویم غرب اقیانوساطلس) کیم چای قدری ی اسياحت باالترین مقام در یشکت ما شغیل به عنوان ی منیس اسکناس دیه (ده دالری) خون برفها را لک کرده بود. گل شلوارش را لک انداخته بود. در تمام دربها نگهبان مستقر کردن این محلول همهی لکهها را خواهد برد. کاراگاه او را در میان جمعیت شناخت. پنج امتیاز به حریف فرجه دادن پارچهای که در باران لک یمشود پول نقد ،پول آماده گندم آماده(ی تحویل) آزمایش بدون نقشه یاپ ششی زمینه ر آگیه میان برنامه جغد خالدار ی کنيل ترافیک در محل (عامیانه) به رئوس مطالب ی پرداخت ،مطالب عمده را مورد بحث قرار دادن ميم یا (عامیانه) نیاز ر خواستهی شدیدی را اقناع the ten spot of spades his reputation is without the slightest spot a good fishing spot in various strategic spots Leiostomus xanthurusa spot of tea a spot of rest the top spot in our company a spot as a secretary a ten spot blood had spotted the snow his pants were spotted with mud to spot guards at every door this liquid will spot out all of the stains the detective spotted him in the crowd to spot an opponent five points cloth that spots in rain spot cash spot wheat a spot test a spot survey a spot advertisement a spotted owl spot control of traffic * hit the high spots * hit the spot کردن ،برآوردن ،به هدف خوردن (خودماپ) در وضع بد ،در مضیقه ،گرفتار -1در محل ذکر شده -2فورا، رپدرنگ ( -3خودماپ) گرفتار، در وضع بد ،تحت فشار -4 (خودماپ) در خطر ،در خطر مرگ دسته ،رده ،سطح سلب کردن ،محروم کردن، برهنه کردن ی انداخت ،در معرض به خطر خطر قرار دادن ،لطمه زدن، عدول کردن به توافق رسيدن ،مصالحه كردن یوزر پسورد ،مدارك (دال بر تحصيالت يا صالحيت و غيه) ،استوار نامه ،صالحيت، تاییدیه انجام پذير ،كردپ شدپ ،عمیل ،قابل اعمال (با دقت) بازبيت كردن، بازسنج كردن ،موشكاف كردن ر یشح(توضیح ،گزارش ،ادعا) اولیه گنجاندن ،لحاظ کردن شیوه های کاری پایدار زیست محییط را اجرا و نظارت کنید الزامات سازماپ برای حفاظت و استفاده از مالکیت معنوی را رعایت کنید تعامل وقت را به بطالت گذراندن، معطل(فس فس) کردن شمشي ،تیغ * in a (bad) spot * on the spot tier devast compromise arrive at a compromise، make a compromise credential workable dissect opening statement Incorporate Implement and monitor environmentally sustainable work practices Comply with organisational requirements for protection and use of intellectual property engagement hang around sword ● (مجازی) قدرت ،زور ،ارتش، نيوی نظایم ،حرفهی ی ارتیس، جنگ ،فن جنگ ● (ریاض) جایگشت ،رجند، فراگردی (انجیل) نیامدهام که صلح بیاورم بلکه (آمدهام برای) جنگ. آمادهی جنگ ،آمادهی دعوا -1جنگیدن -2باخشونت مباحثه کردن -1با شمشي ی کشت -2قتل عام کردن I have not come to bring peace، but a sword * at swords' points * cross swords * put to the sword قلم از شمشي قدرتمندتر است * the pen is mightier than the sword دگرگوپ کامل ،تغیي اساىس، هام گشت permutation دگرگوپهای بنیادی که در جهان مادی به وقوع یمپیوندد جایگشتهای سه حرف CBA عبارتاند از،BCA ،BAC : ACB محله ،جامعه ،اجتماع پرتاب کننده یم تواند توپ بیس بال را خییل شی ع پرتاب کند دستبند بيون زدن A tail is a part of an sticking ،animal's body out from its rear or back. من انگشتم را بریدم و پياهنم خوپ شد. گندم محصویل است که به نان تبدیل یم شود. من اهرام مرص را دیدم .چه منظرهای ! دیگر چيی ی َ رفت به سمت با تشکر صمیمانه the permutations taking place in the physical world the permutations of the three letters A،B and C are: ACB،BCA،BAC community The pitcher can throw the baseball very fast. handcuffs stick out I cut my finger and got blood on my shirt. Wheat is a crop that is made into bread. I saw the pyramids of !Egypt. What a sight go across extend my heartfelt thanks او یم خواست از طرف شهروندان بخش خود سخياپ کند. او میخ را با چکش کوبید. ی وقت کودک مادرش را دید چهار دست و پا به سمت او رفت. بحث آفرين ،مشاجره انگي،بحثانگي ،مورد بحث، جدلآمي همرایه کردن ،منطبق کردن ،جا دادن ،ميل دادن ،اصالح کردن ،موافقت کردن ،تطبيق کردن پایان روز کاری including small details. درصورت لزوم ،بر حسب تقاضا ابتداپ ● آغازین، ی افتتاحیه ،افتتاح ،گشایش He wanted to represent the citizens of his county. He pounded the nail with the hammer. When he saw his mother، the baby crawled forward to her. controversial accommodate cob: close of business )(day granular: The analysis needs to be more granular. on-demand inaugural the inaugural meeting of نشست آغازین کمیته the committee infuse دم کردن ،دمیدن ،القا کردن ی شست امروز هیچ کس برای No one bothered to ظروف به خودش زحمت wash the dishes today. نداد. مقدار ی populate گرفت (اتوماتیک) دسته غذاپ زندگ یم کرد او با رژیم ی ی ناخدا کشت خود را به سمت ی اسيالیا حرکت داد. تماشاچیان در پایان مسابقه برای برنده هورا کشیدند. pile He lived on a diet offish The captain sailed his ship to Australia At the conclusion of the race، the spectators cheered for the winner. ی انداخت یک انسان رپ گناه در زندان یک عمل ناعادالنه است. دادگاه پدرم برای کمک در ی دفيش گرویه چهار نفره از کارمندان را دراختیار دارد . محارصه ،شهربند ،گردگيی ● اعمال زور یا فشار ،ارصار و جوپ ابرام ،سلطه ی ی سخت ،دوران شدت ● دوران بیماری ،حدت ،تندی ،شور ● (مهجور) مسند ،تخت شایه ● محارصه کردن (رجوع شود بهbesiege) : محارصهی نیشابور توسط مغوالن محارصه را متوقف کردن شور بیماری محارصه کردن ،گردگيی کردن، شهر بندی کردن روش ایدهآل (با حرکت ش یا دست) اشاره کردن ،فراخواندن ،خواندن (به سوی خود) ● جلب کردن( ،به سوی خود) کشاندن ● اشاره ،ایما ،احضار (با حرکت ش یا دست) ،فراخواپ اشاره کرد که دنبالش بروم. ثروت و شهرت او را شیفته کرد. (سفارشات و کارها و غيه) انجام نشده ،انباشته شده ی تشيفات ،آيت ،آداب و رسوم دوران فعاليت شديد ،دوره بيانيه اصالح ،بهسازی Putting an innocent person in jail is an act of injustice. courthouse My dad has a staff of four people to help him at the office. siege the siege of Nayshaboor by the Mongols to lift a siege a siege of illness * lay siege to best practice beckon he beckoned me to follow him wealth and fame beckoned her backlog ceremonies sprint = run manifesto= declaration refinement groom retrospective tangible standup meeting entitlements fast-track dress rehearsal cram An intense period of study, sometimes all night before a critical exam. Eight children were crammed into the back of the car. The room was packed and we were crammed against the door. I'm gonna skip the school to have a cram session. artifact hone develop improve She honed her debating skills at college. .the Bazaar had honed his commercial skills exploration and experimentation tipping point grounding (برای،تمي و آراسته کردن شغل یا هدف ویژهای) آماده کردن بازنگری قابل، مشخص،ملموس مالحظه شپاپ جلسه ی آنچه كه شخص نسبت به آن اياپ كه حق دارد به ويژه مز ی ،دولت يا كارفرما ارزاپ یمدارد ،) استحقاق(ها،حقوق اعتبارات تشی ع کردن،شعت بخشیدن نهاپ تمرین ی جا دادن یه عالمه چي تو یه جای کم دست ساز ،(مجازی) کارآزموده کردن ی،زبردست کردن ،بهي کردن پروراندن،بهبود بخشیدن )او مهارتهای مناظره (کردن خود را در دانشکده بهبود .بخشید استعداد بازرگاپ او را، بازار. .پرورش داده بود اکتشاف و آزمایش نقطه اوج اصول نخستت را یاد دادن every child needs a good grounding in science and technology تحت ی کنيل درآوردن ،مهار کردن reflect تامل کردن tune and adjust سازگار کردن و وفق دادن ی کشت و ● (بار و مسافر سوار هواپیما و غيه کردن) سوار کردن یا شدن ،بار گيی کردن یا شدن ،بار کردن ،بار زدن (در برابر پیاده شدن یا کردن: )disembark ● (مسافرت یا فعالیت به embark خصوض را آغاز کردن - معموال با on :یا )upon مبادرت کردن ،دست به کار شدن ،آغاز کردن ،اقدام کردن به ● (در کاری) شمایه گذاری کردن after midnight، the پس از نیمه شب شبازان سوار شدند. soldiers embarked after the war، the پس از جنگ یشکت برنامهای company embarked on a برای ی گسيش آغاز کرد. program of expansion she decided to embark تصمیم گرفت شغل پرستاری را پیش بگيد. on a career of nursing I was ready to embark آمادهی دست زدن به هر ماجر یاپ بودم. upon any adventure he embarked his fortune او دار یاپ خود را به تجارت زد. in trade ● یپ آمدن ،یپ آوردن( ،به دنبال چيی یا در نتیجهی ensue چيی) روی دادن ● (قدییم) تعقیب کردن، دنبال ی رفت usually death ensues این گونه بیماری اغلب به مرگ منجر یمشودfrom this kind of disease . bitter enmities ensued دشمت تلج از پس این from this سوتفاهم به وجود آمد. misunderstanding harness بعدی ،یپ آیند ،پس آیند در (یط) ماههای بعد معما تجرپ ر تجرپ درمان ر ی انعطاف داشت محدوده ،حوزه ،قلمرو، وسعت ،هدف ،میدان ،میدان نهاپ ،نقطه توجه، دید ،طرح ی نوسان نما ،آزادی عمل الگو ،نمونه (عامیانه) طبق برنامه (یا الگو) اجرا شده به پایان رساندن ،تمام کردن (تحت الفیط :دو شاخه را کشیدن) بزیباپ ،باوقار ،موقرانه، ی بانزاکت مالکیت ،تک مالیک فاسد کردن ،فرساییدن ،تباه شدن یا کردن هرچه ساده تر ی بهي شکوفا بودن یا شدن ،رونق ی گرفت دو امدادی توافق ،مقبولیت ،پذیرش از همان ابتدا ،از بدو امر در یشایط دشوار رشته ،زمینه مشارکت کنندگان عرضه به بازار ،ارائه اجازه ی یشوع یا ادامه ی گسيدگ ،وسعت اتاق مدیرعامل اطاقک آشکار برخورد با انجام تغیي تشویق کردن تکاپ به خود دادن ،تغیي بزرگ ایجاد کردن ،جهش کردن * ensuing in the ensuing months riddle empirical an empirical remedy flex scope paradigm cookie cutter pull the plug gracefully proprietorships erode how less is more flourish relay race buy in right out of the gate in the trenches discipline individual contributors rollout green light breadth Executive Suite cubicle apparent tackle make the shift incentivize make the leap زیربنای چيی را فراهم کردن to start to do new and interesting things that you have not done before lay the foundation stretch their wings with the new processes It’s time for him to leave home and stretch his wings. vetting out بررىس کردن حركت موزون و مكرر ،ریتم، cadence آهنگ counterintuitive متناقض ،برعکس چيی بودن cross-section نمونه یا حد وسط مکاپ که اعضای تیم پروژه از نظر فيییک در آن نزدیک به اهيدی برای هم قراردارند ،ر ر co-location بهبود روابط کاری و افزایش بهرهوری و ارتباطات ازطریق کنار هم قرار دادن گروه پروژه در یک مکان کاری(همآورش) co-located گرد هم (جمع) هستند )kickoff (meeting جلسه یشوع (افتتاحیه) stake (مرزنماپ ) کردن محصور ی حساس ( از لحاظ پر اهمیت high stakes بودن) -شنوشت ساز موضوع مورد بحث روز، agenda مسئله ش زدن ،بازدید کوتاه انجام stop by دادن ی موسیق به از اصطالحات crescendo معنای قوی شدن یا قوی کردن تدریج صدا ،اوج ر He remained by the 'window as the wolves در حایل که زوزه های گرگها به اوج رسید کنار پنجره ماند. howls reached a crescendo تکرار کردن ،ترصی ح کردن، reiterate عادتا تکرار کردن artifact document درهم آمیخته ،درهمتنیده، Interwoven درهمبافته(حلقه اتصال) در توافق با؛ آماده یا مایل به یشکت ی نمودار کار بافمانده -زمان پر از دست انداز جشن دشمن ،مخالف ،رقیب، مدیع ،متخاصم ،ضد ،حریف، مبارز ،هماورد عدو شود سبب خي... او مخالفان خود را ییک پس ازدیگری مغلوب کرد. توانمند سازی مستدل ،مدلل ،معقول، ی منطق عقالپ، قوای عقالپوابستیک متقابل پاسخگوپ ی چ و حارص ،آماده برای استفاده ی الیاپ بمعنای :عایل، در اسي ی درجه یک به ی روىس متفاوت ،غيمعمول، مبتکرانه یا از جنبهای متفاوت، خارج از چارچوب برای توصیف افکار خالقانه به کار یمرود. سنج) احراز هویت (اعتبار ر چند عامیل به صورت عایل با Office 365کار یم کند. به نمایش گذاردن افزاينده ،تصاعدی on board burndown chart bumpy celebratory When we heard she'd got the job، we all went off for a celebratory drink. adversary - an adversary can become a source of bliss... - He defeated his adversaries one by one. empowerment rational - rational powers interdependence accountability out of the box Multi-factor authentication works right out-of-the-box with Office 365. out of the box thinking out of the box idea یا in the boxمتضاد آن .است inside the box demo incremental درست ،امانت ،ر ی ی است، عیت ،کمال، تمامیت ،رپ ر راستکرداری integrity -تمامیت ارض یک کشور - a country's territorial integrity چيی را درست/قطیع ی ی دانست/ پنداشت/فرض ی گذاشت کردن/فرض را بر این taken as a given We’ve taken it as a given that our members are honest این مفهوم در مطالعات اجتمایع قطیع(مسلم) در نظر گرفته شده است. انسان جایز الخطاست. دستور العمل ش راست ،مستقیم ،رو در رو الگوی دیگران بودن ،همچون الگوی دیگران عمل کردن، شمشق دیگران شدن جفت ،بهطور ی ی مشيك، با هم، همكارانه ،باهمكارى( ،به طور) هماهنگ The concept is taken as a given in social studies. ;People make mistakes It’s a given. ground rules head on lead by example tandem آن دو برادر رستوران رابا هم اداره یمكنند. The two brothers run the restaurant in tandem جو یا کیفیت چيی را تعیت کردن ،آهنگ چيی را معت کردن ،محیط یا جوی را به وجود آوردن set the tone for something کاری(سیع) کنید که محییط ایجاد کنید که در آن ایدهها یمتوانند به اش یياک گذاشته شوند ،سواالت را یم توان پرسید و افراد مسئول اعمال خود هستند. Set the tone through own actions in creating an environment where ideas can be shared، questions can be asked، and individuals are accountable for their own actions. درو کردن ،جمعآوری کردن، بهدست آوردن reap کشاورزان گندم درویمکردند. پاداش اغلب مال کساپ هست که ریسک را یم پذیرن. شتاب ،شعت ،تندی طبق انتظار (یا شهرت یا آرمان خود) زندگ کردن ،اجرا کردن، عمل کردن به( ،قولهای خود) وفادار ماندن به برآورده کردن (انتظار) .1او نتوانست انتظارات والدینش را برآورده کند. .2کنشت فوقالعاده بود؛ انتظارات ما را برآورده کرد. احمق ،احمقانه ،الل تمسخر ً بيون آینده ،طالع( ،مجازا) براینده ،ی ميم ،مرص، ناىس ،ر اثرات ناشیه ،معلول ،نوظهور زیباپ که از همانند الههی یدریا پدیدار یمشود (عاميانه) انجام دادن ،به انجام رساندن اقدام به حملهى ناگهاپ كردن یمخوایه چه حيلهاى بزپ؟ ائتالف ،اتحاديه دست به دامان شدن، درخواست (عاجزانه) كردن موجب شدن ،ايجاب كردن، سبب شدن ،فراخواندن به كار ی گرفت استدعاى كمك كردن - Farmers were reaping wheat. - Those who do take risks often reap the rewards. velocity live up to 1.He failed to live up to 'his parents expectations. 2.The concert was brilliant - it lived up to all our expectations. dumb ridicule emergent - like a lovely goddess emergent from the sea pull to pull a raid what are you trying to ?pull alliance invoke invoke aid invoked their او از آنها تقاضاى بخشش كرد. forgiveness بند سوم اساسنامهى سازمان to invoke article three of the U.N. charter ملل را پيش كشيدن (يك سلسله رويدادهاى جالب drama توجه يا هيجانانگي و زنده) ماجرا ،شگذشت هيجانانگي، داستان شورانگي ،شگرفه، گي یاپ ،جذبه ،هيجان The drama of ماجراى فرار ماشاهللا از زندان Mashallah's escape from prison The drama of New جذبهى آسمانخراشهاى York's skyscrapers نيويورك (شديد) اشتياق ،حرارت،zeal غيت ،شوق ،شور ،تعصب religious zeal مذهت تعصب ر او وظايف خود را با شوق و He performed his duties ذوق انجام یمداد. with zeal آونگ ،پاندول ،شاقول، pendulum (مجازى) گرايش The pendulum of public گرايش عقايد عامه به سود او opinion has changed in تغيي يافته است. his favor توافق عام ،رضایت وموافقت consensus عمویم ،وفاق ،اجماع ،اتفاق نظر توافق ی- There is broad گسيدهای در این مورد وجود داردconsensus on this issue. . - The consensus was to عقیدهی همگان این بود کهاجرای طرح متوقف شود. abandon the project. ی نوشت ،به اقالم جزء به جزء ی نوشت ،قلم به قلم ذکر کردن، itemize در فهرست آوردن( ،به طور ی مشوح) یشح دادن to itemize a bill of صورت خرید را قلم به قلم purchases یشح دادن حکم ،گفته ،بیانیه statement اظهار ،بیان ،گفته ،تقریر، اعالمیه ،یشح ،توضیح گزارشگران اظهارات او را - Reporters wrote downیادداشت کردند. his statements. -The government's اعالمیهی دولت دربارهیstatement concerning شلویعهای اخي the recent unrests - the bank's monthly گزارش ماهیانهی بانک به هرstatements to each of یک از حسابداران the account holders رک ،رک و راست ،رپ پرده ی پوىس ،با رصاحت و صداقت، صاف و صادق )(Adjective) (Adverb چشمگي ،در انظار ،جلو چشم مردم ،آشکار ،آشکارا )(Adjective) (Adverbاز پیش ،پیشاپیش ،بیعانه ،پیش - ( up-frontو up frontهم یمنویسند) دربارهی خواستههای خودصادقانه حرف زدن موقعیت چشمگي بیست هزار دالرپیشپرداخت پول چيی را از پیش پرداختکردن ی تواناپ ذاپ ی سازگار کردن ،جور کردن، متناسب کردن رماپ که طبق سلیقهی عواممردم نوشته شده است. ما هر یک از محصوالت خودرا متناسب با نیازهای خاص یشکت شما تنظیم یمکنیم. کاهش ریسک دلشد کننده به همت ترتیب سختکوش ،کوشا ،کوشنده، پشت کاردار ،سایع پیگي ،مستمر ،مداوم یک کارگر سختکوش یبهي از دو کارگر مسامحهکار است. کوششهای مستمر اوانسجام اين گروه همبستیک خود را از دست داده است. رصب المثل فیلم اکرانشده ،محصول عرضه شده ،نسخه upfront - to be upfront about one's demands - an upfront position - an upfront payment of $20،000 - to pay for something upfront inherent ability tailor - a novel tailored to popular taste. - We tailor any of our products to your company's specific needs. mitigating risk disheartening so forth diligent - one diligent worker is better than two negligent ones. - her diligent efforts cohesiveness This group has lost its cohesiveness adage release ی منتششده او این اولت ترانه ی برای یک ی ناش بزرگ موسیق است. viable شدپ عمیل ،ممکن a viable proposition یک پیشنهاد انجام شدپ shorthand خالصه نوشته ،مخفف قابلفروش ،قابلعرضه در marketable بازار good will حسن نیت ی کميین محصول پذیرفتت(قابل minimum viable product )(MVP عرضه ،قابل ارائه) dispense توزی ع ی (گسيش) دامنه یا خزش آشيخانه ،در سینک سندرم ی مدیریت پروژه ،اشاره به تغیيات و رشد مداوم یا ی کنيل نشده در محدوده پروژه ،در هر نقطه از زمان یشوع تا پایان پروژه دارد. خزش دامنه یمتواند زماپ رخ دهد که دامنه یا محدوده یک ی درست تعریف و پروژه به ی مستند نشده ،یا کنيل نشده باشد و حاصل آن ،افزایش مدیریتنشده تعهدات یا scope creep کارهای اجر یاپ ،به ميان بیش از تعهدات اولیه پروژه یمباشد. خزش دامنه در اغلب پروژهها، گونهای ریسک محسوب یمشود و بهطور کیل برای پروژه مرص یمباشد .خزش دامنه اغلب حاصل مواردی چون ی کنيل ضعیف تغیيات ،عدم شناساپ اهداف اولیه پروژه، ی انتخاب مدیر پروژه ضعیف یا ضعف در مدیریت ارتباطات میان ذینفعان اصیل پروژه یمباشد. قیاس ،مقایسه ،سنجش، شباهت ،مانندگ، analogy همانندانگاری قیاس تمثییل (منطق) تمثیل، ِ It's his first release for a major label. بت دو چي مختلف ،وجهتشابه ی یافت از راه قیاس در مقایسه با ،در سنجش با،به قیاس تحریک کننده (محرک)ها خوشحال کننده ها ر یپ تفاوت مغز مداد (به طرز خاض) بيان كردن ،ادا كردن خي بد را به طرز كوشيد كه ر تسكتآميى بيان كند. تهديدى كه با دقت بيان شده بود استقبال خوب مانند دموکراىس مانند اداره کشوری که هر کیس در آن یک رای دارد. تصدیق کردن ،صحه گذاردن عقيدهاى را تاييد كردن ی تروريست آن من با اعمال دولت موافق نيستم. در روز چهاردهم ژوئن 1998 در حضور اينجانب امضا و (با سوگند) تعهد شد. ی ساخت چيی با استفاده از ی مهارت خاض است و بیشي ی دست مربوط به کارها و صنایع یمشود. همه اثاثیه با مواد طبییع ساخته شده بود. ی داشت ،چيی نقشهای پنهاپ ی در آستت داشت - to draw an analogy between two different things - by analogy - on the analogy of exciters delighters indifferent lead cushioned pencil grip couch she tried to couch the bad news in soothing terms a carefully couched threat well received as in Democracy as in the running of the country in which everyone has a vote subscribe to subscribe to an idea I do not subscribe to that government's terrorist activities subscribed and sworn before me on the 14th of June, 1998 craft All the furniture is crafted from natural materials. have something up one's sleeve تقویت کردن تعامل ذینفعان تماس با ی مشيیان ی انداخت راه به مقصد (ش ميل مقصود) رساندن توقف کردن ،متوقف شدن الین عوض کردن یشوع به حرکت کردن ایستگاه را ترک کردن (قطار) حرکت کردن نبود شمایه چارهای جز متوقف شدن به ما نیمدهد. reinforce stakeholder engagement touch points get things up and running The engineer soon got the air-conditioning up and running again. drive something home pull out Lack of funding leaves us with no choice but to pull out A car suddenly pulled out in front of me. 1.The train will pull out at exactly 6:30, so don't be late. یک اتومبیل ناگهان جلوی من الین عوض کرد. ً .1قطار دقیقا ساعت 6:30 ایستگاه را ترک یمکند ،پس دیر نکن. 1زاپاس ذخيه ،جایگزین standby 2بلیت لحظهآخری A dark suit is a useful یک کت و شلوار مشیک برای standby for any formal هر مناسبت رسیم یک جایگزین کاربردی است. occasion. من همیشه یک ی I always keep a pizza in پیيا در فریزر ذخيه نگه یمدارمthe freezer as a standby. . ی داشت ،یشکت بودن ،حضور involve کردن ،شامل بودن ُ درگي بودنِ ،اشغال(پر) بودن، engage جلب کردن(توجه) -1توی حرف کیس دویدن، حرف کیس را قطع کردن -2وارد حرف دیگران شدن، chime in خود را داخل صحبت کردن -3هماهنگ بودن با ،جور ی داشت، آمدن با ،توافق -4تصدیق کردن ،بادیگران هم آهنگ شدن بییل کوچولو با پیشنهاد موافقت کرد. دیر وارد بحث شد؛ جلسه به هم خورده بود. تروی ج کردن پرورش دادن ،در ی داشت (فکر و ایده) ش رضایع – خوانده هدف کلوب تروی ج روابط ی بهي در محله است. ی سالمت در شهر تروی ج دادن .او پدرخوانده من است. فرزندخوانده بن بست بن بست مذاكرات ميان دو كشور به بن بست رسيدن تثبیت شده جا افتاده ،جا گرفته ،محكم و غي قابل تغيي دولت او اكنون سخت استقرار ی انداخت آن يافته است و بر مشكل خواهد بود. عاليق بازرگاپ داراى ريشههاى عميق ی گذاشت ایجاد کردن پیش رو مطرح کردن اقامه کردن ،ارائه دادن ،اعمال کردن یک تهدید/چالش/خطر/ریسک و ...ایجاد کردن سوال/دورایه مطرح کردن Little Billy chimed in with a suggestion. ;He chimed in too late the meeting was breaking up. foster Encourage, promote, stimulate, neglect The club's aim is to foster better relations within the community. To foster good health in the city He is my foster father. a foster child stalemate The stalemate in the 'two countries negotiations to reach a stalemate entrenched His government is now firmly entrenched and it would be difficult to overthrow it entrenched commercial interests pose to pose a threat/challenge/dange r/risk ... pose a question/dilemma supporters dissenters undecided convergence The Fist to Five is a technique for quickly getting feedback or gauging consensus during a meeting. The leader makes a statement, then asks everyone to show their level of agreement with the statement by holding up a number of fingers, from 5 for wild enthusiasm (Jazz hands!) down to a clenched fist for vehement opposition. There are some different takes on this. reservation I still have some reservations about taking the job. take the lead follow through calibre project charters establish precursor This is actually a precursor step to those activities. wireframe موافقت مخالفت ممتنعت توافق یک تکنیک برایFist to Five ی گرفت شی ع بازخورد یا اندازه گيی اجماع در طول یک رهي بیانیه ای ر.جلسه است سپس از همه، ارائه یم دهد یم خواهد تا سطح موافقت با، خود را با بیانیه نشان دهند از، باال بردن تعدادی انگشت ی وحیس (دستان برای اشتیاق5 جاز!) تا مشت گره خورده برای .مخالفت شدید نظرات مختلق در این مورد .وجود دارد شک،تردید من هنوز کیم درباره قبول .کردن آن شغل تردید دارم پیشگام باشم چيی را تا آخر دنبال کردن ،ميان یادرجه اهمیت گنجایش،استعداد منشورهای پروژه معت(تعیت) کردن پیش، پیام آور، طلیعه،پیشگام ، منادی، جلودار،درآمد ی مقدماپ این در واقع یک مرحله ی مقدماپ برای آن فعالیت ها .است ترسییم که به صورت طرح کیل نمایش.نمایش داده یم شود این نوع ترسیم از یک تصویر ی شیعي از نمایش ترسیم بسیار کامل از تصویر است .در این ی نوع ترسیم ،جزئیاپ که در آن قابل دیدن هستند ،ممکن نهاپ محو است در تصویر ی شوند. این روش اغلب گام اولیه برای نمایش و تصویر سازی کامل است. Wireframingیا نمونه سازی بخش مهیم از فرآیند طراچ است. یم تواند دقیقا بخش های مختلف و Wireframeترسیم عنارص به کار گرفته شده را به صورت خام یا برصی به نمایش ی آساني نماید و درآورد و کار را برای خود طراح و کارفرمای پروژه .ارتباط بت طراح و ی مشيیان را دو چندان کند ی آزماییس مدل این یک روش بسیار محبوب ی آزماییس محصول برای مدل شما با نمایش جریان بت صفحه ها است. به خوپ پيش ی رفت ر مكالمه به طور دلپذيرى پيش یمرفت. مزیت این کار این است که طراچ صفحه نمایش شما را mocking up This is a very popular way of mocking up your product by showing the flow between the screens. flow conversation was flowing pleasantly The advantage of this is that it takes your دریافت یم کند و نشان یم دهد که چگونه آنها با هم جریان یم یابند تا اطمینان حاصل شود که تجربه کیل مورد نظر شماست. شخصیت اریاپ کاربر در طراچ و باز ر محور یک شخصیت داستاپ است که برای نشان دادن نوع کاربری ایجاد شده است که ممکن است از یک سایت ، مارک یا محصول به ی روىس مشابه استفاده کند. نمونه اولیه شخصیت ها یک نمونه اولیه از کاربران شما هستند. به درد خوردن ،به كار خوردن، (به جاى چيى) به كار ی رفت، (براى چيى) خوب بودن ابزارى كه خيیل به درد یمخورد مهر به جاى امضا به كار یمرود. ظاهرا هيچ چي مانند ايمان به او قوت قلب نیمداد. ی كميين لبخند او را تشويق یمكرد. براى منافع میل ما خوب است. تمرکز Agileایجاد ی بهيین روشهای تکرار شونده برای ی مشيک یا دو تقویت ارتباطات طرفه است. فرستادن ،مخابره كردن ،ارسال خییل تالش کردن ،خود را به آب و آتش زدن مخابره كردن یم تواند منجر به باالپ از سو ارتباط یا سطح ی جاپ که سو تفاهم شود ،ی sketched out screen designs and show how they flow together to ensure the overall experience is what you want. personas archetype Personas are an archetype of your users. serve a tool that serves many purposes seals serve as signatures Nothing served to give him courage as did faith The slightest smile would serve him for encouragement It serves our national interest The focus with Agile is to establish repeatable best practices to foster collaborative or twoway communication dispatch go to great lengths Dispatching can lead to high levels of miscommunication or ارتباطات دو طرفه برای جلوگيی از آن بسیار تالش یم کند. چشم انداز از خود در برابر رصر محافظت کردن متنوع سازی همچنت یم توانید جلسات رو در رو ی سنت در برنامه های ارتبایط خود را کیم متنوع کنید. آر ی است ،هرس کردن ،ششاخه misunderstanding, where two-way communication goes to great lengths to avoid it. vision hedge your bets branch out You can also branch out a bit from traditional face to face meetings in your communication planning. prune زدن در این صورت به زبان ساده مشخصه های بارز برنامهریزی موج غلطان Rolling Wave planning ر (موچ) فرایندی در برنامهریزی پروژه است ،که در آن ،کارهای پیش رو، ی به تفصیل برنامهریزی شده و کارهای آپ که جزئیات آنها مشخص نیست ،در سطح باالتری از ساختار شکست کار، برنامهریزی یمشوند و به محض نزدیک شدن به زمان وقوع آنها، بهصورت تفصییل برنامهریزی خواهند شد. تدریج Progressive elaboration تدوین ر فرایندی تکراری در دانش مدیریت پروژه است که جزئیات برنامه مدیریت پروژه و ميان اطالعات آن افزایش یم یابد .در این فرآیند برآورد اولیه مواردی مانند یشح دامنه پروژه ،برنامه ریزی ، بودجه و ...دقیق تر یم شود .همچنت به تیم پروژه کمک یم ی بیشي تنظیم کند. کند تا برنامه را با جزئیات vacuum فضاى خایل ی وقت چرخه های برنامه ریزی As you go through your planning cycles you خود را یط یم کنید نیم توانید can't do this in a درفضای خایل این کار را انجام دهید. vacuum. Some, though گرچه مالیم کردن یا شدن ،آرام کردن یا شدن ،تخفیف ی یافت ،تسکت mitigate دادن یا ی یافت ،سبک کردن یا شدن That being the case Simply put easy hallmarks او برای تسکت درد تریاک یمخورد. از طریق رابط بههم متصل کردن ،از طریق واسطه بههم متصل کردن ،بهوسیلهی میان رج ارتباط برقرار کردن یم توانید بت یک دستگاه تلفن همراه و سیستم قدییم خود رابطه برقرار کنید برآورد خود را تعدیل کردن ما این را یم دانستیم ،بنابراین برآورد خود را براساس ساعت ، روز یا هفته تعدیل کردیم افتضاح بودن مزخرف بودن، گند بودن در حایل که افراد در تخمت زدن مطلق افتضاح اند ،ما ً واقعا در مقایسه چيها با یکدیگر مهارت داریم .این به نست شناخته یم عنوان برآورد ر شود. He swallowed opium to mitigate pain. interface You can interface between a mobile device and your old system cushioned our estimats We knew this, so we cushioned our estimates by hours, days, or weeks stink While people stink at absolute estimation, we're really good at comparing things to each other. This is known as relative estimation. رابطه ی نزدیک ،همبستیک، ی خوییس ،شباهت، قرابت، مشابهت ،میل طبییع ،وجه ی اشياک ،جاذبه ی متقابل، affinity عالقه ی دو طرفه ،کشش، ی داشت دل جاذبه ی جنیس ،راه سبت (در به دل ،خویشاوندی ر نست) ،خویشاوندی (از مقابل ر طریق ازدواج) ی موسیق ،تاثي اثر ارابه bandwagon effect دستهای پدیدهای فکری و رواپ که بموجب آن افراد دنبالهرو افراد دیگر شده و کار آنها را تقلید یم کنند. go along همراه شدن ی پیشفت کردن موفق شدن، gain ground ی ترف کردن No one thought our هیچکس فکر نیم کرد fast-food chain would فروشگاه زنجيه ای فست فود do well in such a ما در این بازار اشباع شده موفق شود اما ما یشوع به ی پیشفت کرده ایم! تصمیم گيی (بر اساس) نظر پردرآمدترین شخص تسلیم شدن ش فرود آوردن، ی احيام گذاردن ی انداخت به تعویق او تسلیم دانش برتر "تیم" شد. ی (گرفت) تصمیم را تا فوریه آنها به تعویق انداختند. باالدست نظر واقیع خود را ی گفت این رفتارها دقت تخمت ها را به انحراف یم کشد و مانع ی پیشفت تیم یم شود. جانت محصول ر برنامه ریزی پوکر فقط ایجاد یک برآورد نیست .از بسیاری جهات تخمت فقط محصول جانت بازی است .این فعالیت ر در واقع مبارزه با تفکر گرویه است .تفکر گرویه رایه است که مردم تمایل دارند با محبوب ترین ایده موافق باشند. روش برآورد دلق پهن باند یک روش مبتت بر اجماع برای برآورد تالش است و از روش دلق نشات یم گيد که در دهه 1960-1950در یشکت RANDبه عنوان یک ابزار پیش بیت توسعه یافته است. saturated market, but we've started gaining !ground HPPO (highest paid )person's opinion decision making defer He deferred to Tim's superior knowledge. They deferred the decision until February. superiors Voicing their true opinion These behaviors will skew the accuracy of the estimates and impede the progress of the team. byproduct Planning poker is not just about creating an estimate. In many ways the estimation is just the byproduct of the game. The activity is really about combating groupthink. Groupthink is the way that people tend to agree with the most popular idea. wideband delphi حایم پروژه ،که طرفدار اصیل نهاپ پروژه و تصمیم گينده ی است. خدمتگزار خودگرداپ ارائه ارزش ،ارزش آفریت متعهد به چيی بودن شکوه با تشکیل تیم ،شما باید تیم خود را از طریق یک جلسه هنجار هدایت کنید. هنجارهای تییم ،قوانت اساىس هستند که همه اعضای تیم موافقت یم کنند از آنها در طول پروژه پيوی کنند. اینها قوانیت است که آنها در مورد نحوه تعامل با یکدیگر برای خود تعیت یم کنند. هنجارها یم توانند بسیار جدی باشند و بر نحوه تصمیم گيی حاکم باشند. نظر خود را بیان کنید سکوت عالمت رضاست. برای چه قوانیت خود و یکدیگر را مسئول یم دانند. ی مشيک تعامل The project sponsor, who's the project's main advocate and final decision maker. servant self-govern value delivery dedicated to something glory As the team forms, you need to lead your team through a norming session. Team norms are the ground rules that all team members agree to abide by throughout the course of the project. These are rules that they set for themselves about how they'll interact with each other. The norms can be very serious and govern how decisions are made. speak your mind Silence means consent. What rules they'll hold themselves and each other accountable for. collaborative engagement عاطل و باطل بودن یلیل تلیل کردن اصطالح "با انگشت شست بازی کردن" به گرداندن دو انگشت شست دور یکدیگر گفته یم شود که افراد در زمان بیکاری معموال این کار را انجام یم دهند. ی dump ریخت ،خایل کردن ،توده کردن نهاپ روی او ریخته All of the final code was همه کد ی شد. dumped on him. twiddle one's thumbs در کمال نگراپ ،کامال دلواپس، رپ تاب ازدحام کردن ،هجوم آوردن، چندين شکل برنامه مردم ریختند دور اتومبیلش. سییل از تماشاچیان روحیه دور هم جمع شدن آخرین پيوزی را به دست آورید باالپ داشته باشد عملکرد ی نمودار روند افزایش یک پار ی امي (به عنوان مثال ارزش) در یط زمان راستشا بخواین (که) یچ؟ ،چه فایده ای داره؟ غارها و مشاعات ی بیشي تمرکز ی اتفاق نظر داشت روی غلتک بودن(کارها) on pins and needles swarm People swarmed around his car. a swarm of onlookers morale huddle together Make that last dash to victory blossom into high performance Burn-up Chart truth be told ?What gives caves and commons heightened focus On the same page rolling right along/to be humming right along taken root ریشه دوانده اند درمعرض ریسک ،مواجهه با risk exposure خطر total risk exposure اثر کیل ریسک اطمینان از اینکه کیس یا چيی طبق برنامه ریزی ،انتظار یا keep on track مطلوب به کار خود ادامه یم دهد یا ی پیشفت یم کند، پیگيی user story داستان کاربر ی روىس برای توضیح قابلیت یا ویژگ مورد نظر از زبان کیس است ی که نیازمند آن است(معموال کاربر یا مشيی) و خاصیت ویژه آن، ی پرداخت به نیاز واقیع کاربر و تعامیل بودن آن کوتایه و اختصار ، است. faring گذراندن ،گذران کردن top notch درجه یک merely رصفا ،فقط tenure سابقه For most teams, the agile practices themselves should be used out of the box until the team has long tenure together and is performing well. Under your watchful eye dread collective product evolving product pivot Meetings gives our stakeholders and our project team the ability to pivot in response to changing business conditions. once in a while Value stream mapping has you literally draw out the path something takes to get to your users and create value for them. This is called the value stream. funding chartering throughput What does this imply? Servant leadership برای ر تا زماپ که، اکي تیم ها تیم با هم سابقه طوالپ داشته ،خوپ داشته باشد و عملکرد ر روش های چابک باید خارج از .چارچوب استفاده شود تحت مراقبت شما ی داشت وحشت محصول گردآوری شده محصول در حال تکامل تغیي جهت ی اسياتژی ها جلسات به ذینفعان و تیم تواناپ را یم دهد پروژه ما این ی ی که در پاسخ به تغیي شایط ی،کسب و کار اسياتژی های .خود را تغیي دهیم هر چند وقت یکبار نگاشت جریان ارزش به معنای واقیع کلمه مسيی را برای شما ترسیم یم کند که شما را یم برد تا به کاربرانتان برساند و برای به این.آنها ارزش ایجاد کنید .جریان ارزش یم گویند تأمت اعتبار ی کار یاپ،توان عملیاپ این به چه معناست؟ رهيی خدمتگزار ر ، خواهان،درخواست کردن soliciting خواستار از روی، با احتیاط،محتاط prudent احتیاط Teleportation حمل و نقل از راه دور trait صفت a small number of handful (noun) : A few people or things She invited all her friends to her party, but only a handful of them turned up. ی دسيىس قابل برنامه ریزی مرصف تهيه ،فراهم سازى ،تامت، ایجاد نیازی به تهیه شور ندارید. ی قابلیت است در کرون جاب سیستم عاملهای بر مبنای یونیکس که وظیفه اجرای برنامه در زمان بندیهای خاص را بر عهده دارد .کرون جاب این قابلیت را برای کاربران ایجاد یمکند تا بتوانند کارها را به صورت زمان بندی شده و در دورههای مشخص اجرا کند. يادداشت رسیم (كه از سوى طرف ذينفع به مراجع قانوپ داده یمشود مبتبر اينكه تا به ادعاهاى او رسيدگ نشده از هرگونه اقدام در مورد به خصوض خوددارى گردد)، عرضحال رسیم اخطار ،هشدار ،آماد باش، پيش بيت احتيایط عرضحایل كه براى تعويق اجراى وصيتنامه تقديم به دادگاه یمشود يك هشدار در مورد اعمال غيمنصفانه ی موقت موقت، پايدار ،باودام حذف كردن ،باطل كردن، (نوشته را) پاك كردن نام او از فهرست حذف شد. سابقهى خوب ،پروندهى رپ عيب و نقص طبقه بندی رصی ح رد ،اثر ،دنباله دنباله دار programmatic access accruing usage provision You don't need to be provisioning servers. cron caveat a caveat entered in a court to the proving of a will a caveat against unfair practices ephemeral durable scratch His name was scratched from the list a clean slate tiering explicit trail trailing مناطق متفاوت ،بت (میان) منطقه ای جمع کردن ،تجمیع منسوخ تحمل کردن همزمان تشی ع شده انعطافپذیر ،سازگار ،پذیرا، مطیع انطباق ،پذیرش ،تبعیت، رعایت الزامات انطباق و نگهداری داده ها حاکمیت ،نظارت ،شیوه اهيی ،مدیریت ریسک ر ر ی عملیاپ ی ی پرداخت گرفت، بهعهده ی انگشت حساب ش از کار افتادن مقاومت(تحمل) کردن مقایسه ،تطبیق ،تلفیق محیط داخیل اختصاض افشا کردن یشاییط که تو اون یم تونت از مزایای دوتا چي خییل متفاوت همزمان بهره مند بشت ی داشت، دنیا و آخرت را با هم ی داشت خدا و خرما را cross region aggregate deprecated sustain concurrent expedited compliant compliance compliance and data retention requirements governance tackle rule of thumb decommission withstand collation on-premises environment proprietary exposing the best of both worlds know it from the back of مثل کف دست بلد بودن your hand ی روىس برای محافظت از سیستم های رایانه ای در برابر خر راپ ،که در آن هنگام از کار failover افتادن سیستم اصیل ،سیستم های آماده به کار()standby به طور خودکار ی کنيل یم شوند(.جایگزیت) deployment آرایش ،استقرار پایگاه داده ای است برای تشخیص روابط بت اطالعات ذخيه شده نور عیل نور relational database cherry on the cake Having all of you here for my birthday has really been wonderful, and this thoughtful gift is the cherry on the cake مهار کردن ، ،شکوب کردن، خفه کردن ،گلو را ی فشدن ،جلو throttling (چيی) را ی گرفت ،جریان بيین را ی کنيل کردن انسداد پهنای باند :کاهش عمدی شویس ی اینينت توسط ارائه دهنده ی اینينت است و در Bandwidth throttling شبکههای ارتبایط برای تنظیم ترافیک شبکه و به حداقل رساندن تراکم پهنای باند استفاده یمشود. عجیب یا غریب oddball: strange; bizarre intent قصد ،نیت ،منظور intricate پیچیده blueprint طرح اولیه Declarative برنامهنوییس اعالپ programming یک پارادایم برنامهنوییس است که در آن منطق و هدف محاسبات بدون یشح چگونیک انجام آنها بیان یمشود .در این پارادایم تالش یمشود که با توصیف عملیات مورد نیاز بجای جانت برنامهها را کاهش یا به توضیح چگونیک انجام عملیات ،اثر ر کل ازمیان برداشت. ی Reinventing the wheel اخياع دوباره چرخ ً تکرار یک روش است که قبال توسط دیگران ابداع شده یا بهینهسازی شده است و استعارهای از این واقعیت است که چون چرخ جزو الگوهای کهن نبوغ انسان است ،و ریشههای باستاپ که زمینه آن را نشان یمدهد زیاد است ،هنوز به همان شکیل که در طول تاری خ ساخته یمشد ساخته یمشود. آزاداندیش روشنفکر، permissive آسانگي ،سهلانگار ،اختیاری، ُمجاز پدر و مادران سهلانگاری که Permissive parents who spoil their children فرزندان خود را لوس یمکنند اختیاری بود ،نه اجباری It was permissive, not mandatory. سازماندیه کردن ترتیب دادن، برنامهریزی کردن The riots were شورشها توسط نيوهای orchestrated by antiضددولت برنامهریزی شده بودند. government forces. premise بنیاد و اساس بحث شیوع ی (شوع ،پیدایش، burst افزایش) ناگهاپ و شی ع ،قطع کردن drill down into sth بررىس تفصییل کردن remediation اصالح ً explicitly رصیحا کاهش چي مرص یا کاهش mitigation اثرات مرص آن tamper resistant مقاوم در برابر دستکاری emit متصاعد کردن ،انتشار درنگ کردن ،تامل کردن ،وقت linger ی گذاشت جاپ بهرهبرداری ،استفاده (در ی leverage دیگر) by leveraging با استفاده از addendum ضمیمه accountability مسئوليت نشانهگذاری :فرایند جایگزین کردن قلم دادهای حساس (مثل شماره کردیت کارد)با هم Tokenization ارز ناحساس (نشانه) که معت بيوپ یا قابل بهرهبرداری ندارد ،نشانهگذاری نامیده یمشود. نشانه در واقع ارجایع ست که با استفاده از سامانه نشانهگذاری به داده حساس بازنگاشته یمشود .نگاشت داده حساس به هاپ انجام یمشود که بدون سامانه نشانهگذاری نشانه با روشی ی دست یافت به داده اصیل ناشدپ است (برای نمونه تولید نشانهها با استفاده از اعداد تصادف) cumbersome سنگت ،مایه زحمت precedence اولویت ،تقدم ،برتری به وجود آمده ،ايجاد شده، ushered همراه آمده orchestrate ی ماموریت(عامل) حیاپ نگهدار یا حافظ اساس ،بنیاد ،پایه بلوک بزرگ و قائم سنیک ، ً monolith خصوصا به شکل ستون یا بنای یادبود ،یکپارچه veteran پیشکسوت Fault tolerance تاپ تحملپذیری اشکال ،عیب ر rundown خالصه transient نا پایدار disruption قطع wreak havoc ویران کردن ،خراب کردن havoc خر راپ ،ویراپ .افزایش ناگهاپ ramp up .تقویت کردن stale کهنه anecdote حکایت اوراق سفید :نویع گزارش معتي یا راهنما برای کمک به ر خوانندگان است که به منظور درک یک مسئله ،حل یک White paper مشکل ،یا اتخاذ یک تصمیم تدوین یمگردد و به گز ی ارىس جامع و کامل از عملکرد یک طرح یا پروژه و مشکیل که حل یمکند اشاره دارد. تصور کردن ،معتقد بودن، conceive درک کردن ،فهمیدن ،برداشت کردن stack پشته ساختمان داده ای است که از لیست برای سازماندیه داده ها بازیاپ دادهها کاربرد دارد. استفاده میکند و برای ذخيه و ر در پشته عمل اضافه کردن وحذف عنرص ،فقط در یک طرف آن ،بنام باالی پشته انجام میشود .یعت عنرصی که از همه دیرتر وارد پشته شد ،از همه زودتر از پشته حذف میگردد .بهمت دلیل گفته میشود که پشته از سیاست خروج به ترتیب عکس ورود ( )LIFOپيوی میکند. vetted بررىس شده flying colors موفقیت قطیع mission critical concierge cornerstone Pass the exam with flying colors with my course. اهتمام (احتیاط) الزم ،دقت کاف It's my due diligence to با احتیاط الزم من اطمینان make sure that I have حاصل یم کنم که تمام شویس ها را پوشش داده امcovered all the services. . rule out رد کردن ،غي محتمل شمردن without a hitch بدون دردش ی propagate منتش کردن رواج دادن، ی resort اسياحتگاه grace period مهلت ی persist باف ماندن ،ادامه پیدا کردن persistent مداوم در چندین منطقه در ی span across multiple دسيس availability zones قرار بگيد consult کنکاش کردن ً مخترصا (بهطور گذرا) به touch upon مطلت اشاره کردن ر redundant اضاف ،زائد ،حشو ،چندگانه RAID: Redundant Array آرایه چندگانه دیسکهای of Independent Disks مستقل هدف اصیل :پیوند دادن چند دیسک سخت جداگانه در ی گنجاییس پایاپ و چهارچوب یک آرایه ،برای دستیاپ به کار یاپ ،ی ر بیش از یک دیسک بزرگ و گران. کل این آرایه برای سیستم عامل ميبان ،به گونه ای یکپارچه .رفتار یمکند knob دکمه to reference رجوع کردن Instantaneous فوری Induced القاء شده ی intuitive ذاپ ،دروپ ،شهودی ی بیشي جور در میان، با AWS They are more intuitive ی بیشي هم خوپ(هماهنیک) in AWS. دارن امکانپذيرى ،امکان عمیل، viability زیستپذیری ،ماندگاری Dumbing down زیر دیپلم حرف زدن با شعت کاری انجام دادن، zap بشمار سه کاری کردن ،به due diligence شعت حرکت کردن ،ناگهان رصبه زدن با یک رصبه کیس را ی کشت ،نابود کردن (با شعت و زور و به طور ناگهاپ) زدن ،حرکت کردن ،له و لورده کردن ،در هم کوبیدن ،درب و داغان کردن( ،خودماپ) ،زور، قوه ،انرژی ،فرزی ،چاالیک ،دنگ! مجذوب کنندگ ،گي یاپ ،تله، hook وسوسه انگي ،مسي منحت legacy قدییم (بهميان زیاد) تولید کردن، ایجاد کردن ،در ی spawn دسيس قرار ی گرفت New technology has فناوری جدید فرصتهای کاری spawned new business جدیدی ایجاد کردهاست. opportunities. ASGدر 2منطقه در ی دسيس An ASG spawns across 2 قرار یم گيد. availability zones. تنفس با شعت غي عادی شی ع ،به نحوی که شعت از hyperventilate دست دادن دی اکسید کربن افزایش یابد. inhale دم exhale بازدم tingle سوزن سوزن شدن continuum پیوستیک chirp آوای پرندگان مربوط به آگایه فرد از موقعیت و حرکت قسمتهای kinesthetic بدن با استفاده از اندامهای حیس (عصب های خودپذیر) در عضالت و مفاصل torso تنه شنواپ یا سامعه، مربوط به ی auditory شنیداری urge ارصار grounded کامال متعادل و معقول intervention مداخله ی خصلت /خصوصیات (اخالف quirk یا رفتاری) عجیب statement عرضه ،ارائه intermittent متناوب نادر ،کمیاب قطعات ،تکه ها خرد کردن تابلوهای امتیازات ی تلق یم شود خراب شدن تکراری نمونه سازی کم شدن ،کاهش دادن منسوخ شده ناخوشایند در حالیکه وابستیک ،نزدییک ،پیوستیک خود جوش ،خود بخود ،خود انگي ،رپ اختیار .شتاش ،به طور کیل ،کال، همگاپ ،عمویم ،شامل تمام طبقات ،یکشه ،شجمع .به طور یکسان به گونه ای که همه سطوح یا طبقات را به طور یکسان تحت تأثي قرار یم دهد .برای همه کارمندان ،اعضا، گروه ها یا دسته ها اعمال یم شود داد و ستد ظرافت ،زیرگ ،باریک بیت ثبات فروشگاه چندمنظوره بارگيی ثابت ،پایدار هیاهو ،قیل و قال ،بیا و برو، هیجان ،یش و شور ،جنجال، آشوب ،دردش نشانه گذاری ی اشياک منابع متقابل infrequent shards sharding leaderboards deemed deteriorate iteratively instantiation diminishing clunky awkwardly whereas affinity spontaneous across the board trade-offs subtlety consistency one stop shop offload resolved ado notation Cross-origin resource )sharing (CORS مکانيیم است که اجازه یم دهد منابع محدود شده در یک صفحه وب از دامنه دیگری خارج از دامنه ای که منبع اول از آن ارائه شده است ،درخواست شود .یک صفحه وب یم تواند آزادانه تصاویر ،صفحه سبک ها ،اسکریپت ها ،فریم ها و فیلم های متناسب را تعبیه کند. اگه از ظاهر قضیه بخوایم if you were to be قضاوت کنیم ،ظاهرا باید،... intuitive به نظر میاد باید... opaque مات ی take precedence داشت اولویت (تقدم) درست به هدف زدن ،موفق nailed it شدن کارمند داخیل ،محرم راز ،وارد insider در مکان یا گروه بخصوص، خودی ،خودماپ potent قدرتمند furrowing your brows ابروهای خود را جمع کنید فراتر ی transcend رفت اصول ،مباپ ،زیربنا، nitty-gritty زیرساخت ،شالوده ی مت چاپ شده با حروف ریز (معموال مطالب پشت fine print قراردادهای بیمه و بازرگاپ را این جوری چاپ یم کنند)، جزییات عطف به ماسبق ،معطوف به retroactive گذشته incur متحمل شدن vaults خزانه ها quota سهمیه ،سهم بپایان رساندن ،منعقد کردن، conclude خاتمه دادن ورود ،دخول ،اجازه ورود ،حق ingress ورود ،محل ورود ی گذشت از ،عبور پیمودن، traverse کردن He traversed the forest تکثي ،زاد آوری ،زاد و ولد، پخش ،تروی ج ،ی propagation گسيش، انتشار مسي بسته داده كه از يك hop شور به ديگرى یم رود هر چند وقت یک بار ،گهگاه، once in a while گایه (كامپيوتر) نتيجه فرآيند كه بستیک به موقعيتهاى اوليه ورودى ها دارد API واسط برنامهنوییس voila there it is; there you are ی tackle گرفت ،از عهده برآمدن بعهده حق نمايندگ (كیس را) لغو decommission ی انداخت كردن ،از بهرهگيى embed تعبیه کردن ،جایگذاری کردن push تشويق كردن ،ترغيب كردن بررىس وضعیت (یک دستگاه ی بخیس از رایانه ، اندازه گيی ، poll یا یک گره در شبکه) ،به ویژه ی بخیس از یک چرخه به عنوان تکرار شده. robust مقاوم ی محش، شگرف ،فوق العاده، tremendous عجیب message will be quote پیام نقل قول خواهد شد accordingly نتیجتا ،بر این اساس ،از این رو قانون منسوخ ،نامه غي قابل Dead Letter توزی ع وضع کردن ،تصویب کردن، enact نمایش دادن designate معت کردن ،تخصیص دادن اطالعات واقیع یا پیام موجود payload در داده های ارسایل ر fan out خروچ ظرفیت مجموعه ای از داده ها به صورت بایيی ،به طور معمول یک مورد چندرسانه ای blob ،که به عنوان یک موجودیت واحد در سیستم مدیریت پایگاه داده ذخيه یم شود immutability ثبات ،تغیي ناپذیری ی transient موقت گذرا، linkage رابطه entail شامل بودن نخست Premier @annastaciamp has announced that وزیر@ annastaciampاعالم کرده است که ی Chief Health Officer Dr دکي deterministic Jeannette Young will be the next Governor of Queensland. Dr Young will assume the position on November 1، when incumbent Governor Paul de Jersey will step down. i.e. : that is “Only one city, i.e., London, has hosted the Summer Olympics three times.” unimpeded By arranging site access in advance you can assure that users can continue their work unimpeded. imperative It is imperative that team members are communicating on a regular basis. flap assertion jitter wander parting Your company Uptown IT has been approached by Western Publishing and Printing. problem statement He can make an informed decision are to be addressed to the bare minimum ad hoc wireless networks رئیس، Jeannette Young فرماندار، ارشد بهداشت .بعدی کوئیيلند خواهد بود ی نوامي دکي یانگ در اول ر ی، منصوب خواهد شد وقت فرماندار فعیل پاول دو جرىس .از سمت خود کنار یم رود آن هم 3 آن هم لند،فقط یک شهر بار ميبان المپیک تابستاپ .بوده است بدون مشکل ی دسيىس از قبل به با تنظیم سایت یم توانید اطمینان حاصل کنید که کاربران یم توانند کار خود را بدون مشکل .ادامه دهند رصوری رصوری است که اعضای تیم به طور منظم در ارتباط .باشند لبه آویزان،دریچه ادعا ی حركت نامنظم اتفاف شگردان شدن،منحرف شدن تفکیک،جداسازی نش و چاپ ی ی وسين به یشکت مراجعهUptown IT شما .کرده است بیان مسأله او یم تواند آگاهانه تصمیم بگيد باید مورد خطاب قرار دهد به حداقل ممکن شبكه هاي ر یپ سيم فاقد زيرساخت ویژه ی امر بخصوض ،تک ی شدست ،خلق موردی، الساعه ،تک کاره ،فاقد عمومیت ad hoc State-of-the-art ی پیشفته ترین فناوری technology equity and social پاسخگوپ اجتمایع عدالت و ی accountability implies a به معت مراقبت در رابطه با duty of care in relation ی استفاده از منابع اطالعاپ to the use of است information resources اهنماپ Thanks for the Heads Up ممنون بابت ر ی without perceived بدون وقفه (از کار افتادگ) downtime احتمایل ی jeopardize انداخت به خطر powers and functions اختیارات و وظایف offences and penalties جرایم و مجازات ها an up and comming محله ای در حال رشد(رو به ی neighborhood ترف) sought-after پرطرفدار ،پرتقاضا single point of failure نقطه ی آسیب پذیر مرکزی interconnected به هم پیوسته segregate جدا کردن ،تفکیک whopping عظیم obsolete قدییم ،منسوخ شده migrating data from physical servers to the انتقال داده ها از شورهای virtual environment as فيییک به محیط مجازی با جایگزیت شورهای قدییم the obsolete servers are replaced offset متعادل کننده interface متصل شدن سازگاری با گذشته Backward compatibility خاصیت یک سیستم ،محصول یا فناوری است که امکان همکاری با یک سیستم قدییم و یا ورودی طراچ شده برای چنت سیستیم ،به ویژه در ارتباطات از راه دور و محاسبات را فراهم یم آورد high-end رده باال ی داشت چيی with something in mind با در نظر beveled پخ دار daisy chain زنجي وار اصالح یا کامل کردن (چيی) در یک دوره زماپ معت ،بهبود بخشیدن allegedly گفته یم شود که ،ظاهرا جستجو کردن (آدرس) ،تعیت ی resolve گرفت ،مقرر كردن ،تصمیم ی داشت با استفاده از DNSنام دامنه resolve active directory domain name by using active directoryرا جستجو dns (تعیت) کنید غوطه ور شدن فرد در کار یا hip deep چيی ،تا گلو تو چيی گي کردن اخراج ناگهاپ از شغل ،بيون get the sack ی انداخت با زحمت (خستیک) راه ی traipsing رفت ی بیشي اوقات آنقدر مشغول I’m too busy most of the من time looking after my مراقبت از چاپگرهایم هستم که زماپ برای ی printers to go traipsing رفت تا off to accounting to حسابداری و تحویل آن فرم ها deliver those forms ندارم تصور کردن ،فهمیدن، conceive ی پنداشت ی Statements about how اظهاراپ در مورد این که you will address چگونه اطالعات نامطمت را آنگونه که تصور ،برنامهریزی و uncertain information as پروژه خود را اجرا یم کنیدyou conceive, plan, and ، perform your project مورد توجه قرار یم دهید colocation هم مکاپ A colocation centre or مرکز تجمع یا "هتل حامل" "carrier hotel", is a type ، of data centre where نویع مرکز داده است که در آن equipment, space, and تجهيات ،فضا و پهنای باند ی مشيیان خرده bandwidth are available برای اجاره به ی فروىس موجود است. for rental to retail customers. resource intensive منبعبر apples to apples ی منطق مقایسه comparison no brainer بدییه hallmark نماد ،نمادین compelling reason دلیل قانع كننده ،الزام ی hang out داشت سماجت ورزيدن ،ارصار hone It's the feature you’ve been hanging out for. به آساپ پيوز شدن ،مثل آب خوردن برنده شدن تنه زدن هل دادن ،به زور هل دادن و جلو ی رفت win hands down shove Just wait your turnthere's no need to shove. كوتایه كردن ،غفلت كردن، مضايقه كردن They're sparing no در (مورد) امنیت از هیچ هزینه expense on security. ای مضایقه نیم کت هزینه ای محدود کننده cost prohibitive (بازدارنده) vocational placement موقعیت شغیل dodgy حيلهآمي ،حيلهگر ،حقهباز ی تصحيالت ی (مشيک)، اشيایک pooled منبع ،مخزن designation نقش پس از واقعه( ،مجازى) بررىس post-mortem دقيق هرچي تازه پايان يافته، سنج گذشته ر بحث در مورد یک رویداد پس از وقوع آن ،به ویژه در مورد اینکه :چه مشکیل داشته است یا چرا شکست خورده است ً After we've played a بعد از بازی ،معموال بررىس آن match, there's usually a همراه با چند آبجو انجام یم post-mortem over a few شود. beers. پیشامدهای غي ی ميقبه، contingency اتفاقات ،تصادفات ،رویداد، احتمال ،امکان a reserve fund for بودجهی ذخيه برای contingencies رویدادهای پیشبیت نشده friction اختالف (نظر) There was constant مهدی و زنش دائما با هم friction between Mehdi اختالف داشتند and his wife They are not in talking آنها با هم صحبت نیم کنند. terms. Collection of solicited جمع آوری اطالعات شخیص personal information درخواست شده spare ناخواسته پرورش دادن ،تروی ج دادن آن عادت را پرورش دهید موفقیت در انجام کاری ،به عنوان مثال در رسیدن به مکاپ ی جاپ ،یشکت در ،رفت به ی رویداد ،رسیدن به موقع برای چيی ،افزودن برنامه یا برنامه جاپ که سفر ،یا رسیدن به ی شخص یم خواهد در زندگ یا شغل خود باشد ،که گایه اوقات به این معت است تبدیل شدن یا مایل به موفقیت (موفقیت های بزرگ) یا مشهور شدن. او هرگز به ایتالیا نرسید با وجود این که در تمام عمر در مورد آن صحبت یم کرد. من نیم توانم به کنشت برسم .من باید کار کنم. من فقط نیم خواهم آن را انجام دهم ؛ من قصد دارم آن را بزرگ کنم نقض کننده ،متخلف ی کنيل استانداردسازی سخت افزار و نرم افزار برای ی کنيل هزینه های نگهداری از ابتدا یکجا ی کاست ها ی ی دست کاست های مانیتور سیستم عملکرد ی در صورپ که مجوز حاکم بر استفاده از اصل منقیص شده یا فسخ شده باشد ،مقررات اعمال نیم شود unsolicited cultivate cultivate that habit Make it He never made it to Italy despite talking about it all his life. I can't make it to the concert; I have to work. I'm not just going to make it; I'm going to make it big. infringing in check Standardizing hardware and software to keep maintenance costs in check ground up outright Shortcomings Shortcomings of a manual system performance monitor The provisions do not apply if the licence governing the use of the original has expired or been terminated استفاده شما از مطالب برای نقد یا بررىس ،گزارش اخبار یا تمسخر یا طي ،منصفانه است اولویت منافع عمویم تمام عیار ی ی عیت راست ،درست ،رپ ر رعایت نهایت صداقت و ی درست باید زمینه ساز تمام تصمیمات و اقدامات حرفه ای شما باشد. سالمت سیستم من تالش خواهم کرد تا از هاپ که سالمت سیستم ی مسئولیت آنها را بر عهده دارم ،با استفاده از تمام ابزارهای مناسب -مانند نگهداری منظم نرم افزار و سخت افزار و تجزیه و تحلیل سطوح عملکرد و فعالیت سیستم ،اطمینان حاصل کنم؛ و تا آنجا که ممکن است از استفاده یا ی دسيىس غيمجاز جلوگيی کنم. گردآوری شکایت رپ خطر ،امن ،ایمن ،با خر راپ امن ،شكست ایمن ،خر راپ ایمن سیستیم که برای جلوگيی از خر راپ طراچ شده است، سیستم با خر راپ مالیم نشانه گذاری کمبود دارند کالف بهرهگيى كردن ،بهرهبردارى كردن ،استفاده کردن Your use of the material is a fair dealing for criticism or review, for reporting news، or for parody or satire Primacy of public interest full-fledged Integrity Observance of utmost honesty and integrity must underlie all your professional decisions and actions. System Integrity I will strive to ensure the integrity of the systems for which I have responsibility, using all appropriate means -such as regularly maintaining software and hardware; analysing levels of system performance and activity; and, as far as possible, preventing unauthorised use or access. collate grievance failsafe fail safe system notation are in short supply ran tap If you wanted to get on the network, you would tap into this coaxial cable. Self Contained Apartment self-contained pieces of data prone Some servers are prone to unexplained failures requiring additional time and effort for maintenance. prompted That experience prompted Shawn to reevaluate the availability of email, databases, user information and other business workloads in the organisation. additions and alterations snap-in = plug-in improves upon Let’s see how Windows Server 2019 improves upon each of these technologies assume If one of the servers goes down, another node in the cluster can assume its workload with either minimum or no downtime through a process referred to as failover. shore up اگر یم خواستید وارد شبکه باید از این کابل، شوید .کواکسیال استفاده یم کردید آپارتمان مستقل داده های مستقل مستعد برچ از شورها مستعد خر راپ های غيقابل توضیح هستند که نیاز به زمان و تالش ی بیشيی برای تعمي و نگهداری .دارند باعث شد این تجربه باعث شد تا شاون در ی پایگاه، دسيس بودن ایمیل اطالعات کاربران و، های داده سایر حجم های کاری مشاغل ارزیاپ را در سازمان مورد ر .مجدد قرار دهد اصالحات و تغیيات افزونه بهبود یم بخشد Windows بیایید ببینیم چگونه هرServer 2019 کدام از این فناوری ها را بهبود یم بخشد ی متقبل شدن،گرفت بعهده ، اگر ییک از شورها خراب شود گره دیگری در خوشه یم تواند حجم کار آن را با حداقل وقفه یا بدون وقفه از طریق فرآیندی گفته یمfailover که به آن . به عهده بگيد، شود افزایش دادن How to shore up network security in virtual environments perimeter A demilitarized zone (DMZ) is a perimeter network that protects an organization’s internal local-area network (LAN) from untrusted traffic. commingling weigh in Users weigh in on its possibilities for increasing virtual networking configuration and management. slack For video streaming to work efficiently, jitter should be below 30 ms. If the receiving jitter is higher than this, it can start to slack, resulting in packet loss and problems with audio quality. چگونه امنیت شبکه را در محیط های مجازی افزایش دهیم محییط Demilitarized Zone )) یک شبکه محییطDMZ است که از شبکه داخیل محیل ) در برابر ترافیکLAN( سازمان .نامعتي محافظت یم کند ر ی آمیخت در هم مورد بررىس قرار دادن کاربران امکان افزایش پیکربندی و مدیریت شبکه مجازی را .مورد بررىس قرار یم دهند کند شدن برای اینکه جریان ویدئو به بایدjitter ، طور موثر کار کند اگر. مییل ثانیه باشد30 زیر ی دریافت باالتر از این jitter ی یم تواند شوع به کند، باشد در نتیجه بسته ها، شدن کند از بت یم روند و کیفیت صدا با .مشکل مواجه یم شود According to Cisco, jitter tolerance is as follows: Jitter should be below 30 ms. Packet loss shouldn’t be more than 1%. Network latency should not go over 150 ms. This is the latency in one direction meaning the round trip time (RTT) would be 300 ms. back and forth یپ در یپ،مرتب He went back and forth regularly between Tehran and Paris. bifurcates that the authority All computers that participate in the Active Directory environment need to be configured at the TCP/IP level to use the DNS server that the authority for your domain rather than an external DNS server. Incidentally Flexible Single Master Operation (FSMO) In an Active Directory environment, some domain controllers perform housekeeping chores delegated by a series of Flexible Single Master Operation (FSMO) roles to keep the identity and authentication system healthy. seize You can seize the role by appending the -Force switch to the MoveADDirectoryServerOper ationMasterRole cmdlet. Be-all and end-all او مرتب بت تهران و پاریس.رفتوآمد یمکرد دوشاخه(تفکیک) کردن معتي است که ر هاپ که در محیط همه رایانه ی حضورActive Directory TCP/IP دارند باید در سطح پیکربندی شوند تا از شور معتي که برای دامنه شماDNS ر DNS است به جای شور .خارچ استفاده کنند ر در ضمن عملیات منفرد منعطف Active در یک محیط برچ از،Directory ی کنيلکنندههای دامنه کارهای خانهداری را انجام یمدهند که توسط یک شی نقشهای عملیات منفرد منعطف ) برای سالم نگهFSMO( ی داشت سیستم هویت و احراز .هویت محول شده است تصاحب کردن،بدست آوردن یمتوانید با اضافه کردن سوئیچ cmdlet به-Force MoveADDirectoryServerOper ationMasterRole .نقش را تصاحب کنید ی ،مهميین چي ،عامل عمده باالترین ی (مهميین پول همه چي نیست .)چي زندگ نیست money is not the be-all and end-all of life Artificial intelligence has هوش مصنویع مدتهاست که long been touted as the به عنوان عامل عمده برای حل be-all and end-all to solving problems in business and the global economy. Infer High availability infers that, goals are in place to make sure that services are always available and that there are no unplanned downtimes. provision SLA, a document which specifies details of IT service provision articulate The SLA can be viewed as a set of policies which articulate specifically when and how services will be provided Contractual Arrangement Preferred Supplier Agreement (PSA) is a Contractual Arrangement with a Vendor or Vendors in which they will be the First Choice for Hardware and Software Procurements get cracking right of the bat granular consume = obsess QLD government consumed by integrity crisis. boasts some similarities ledger مشکالت تجارت و اقتصاد .جهاپ مطرح یم شود اشاره کردن بر در ی دسيس بودن باال اشاره به این دارد که اهداف وجود دارد برای اطمینان از اینکه خدمات همیشه در ی دسيس هستند و زمانهای خر راپ برنامهریزی .نشدهای وجود ندارد ارائه سندی که جزئیات ارائه، SLA خدمات فناوری اطالعات را مشخص یم کند بیان کردن را یم توان به عنوانSLA مجموعه ای از سیاست ها در نظر گرفت که به طور خاص زمان و نحوه ارائه خدمات را بیان یم کند توافق قراردادی قرارداد تامت کننده ترجیج ) یک توافق قراردادی باPSA( فروشنده یا فروشندگان است که در آن آنها اولت انتخاب برای خرید سخت افزار و نرم .افزار خواهند بود شی ع و قاطعانه عمل کردن فورا،بالفاصله دانهدانه،دانهدار فکر را مشغول،نگران کردن کردن دولت کوییيلند نگران بحران .سالمت است هاپ است دارای شباهت ی ی دفي کل offensive Offensive Security This area involves attacking different applications and technologies to discover vulnerabilities. Defensive Defensive Security pay off Our research has paid off and we can now go and complete the task. It pays to be familiar with it ubiquitous Without a doubt the most ubiquitous operating system used in hacking arguably Google is arguably the most famous example of “Search Engines” tightening hardening pruning paramount The efficiency of how this data is collected is paramount prevalent lucrative Search Engine Optimisation or SEO is a prevalent and lucrative topic in modern-day search engines تعرض،حمله امنیت حمله این حوزه شامل حمله به برنامهها و فناوریهای مختلف برای کشف آسیبپذیریها .است دفاع امنیت دفاع نتیجه دادن تحقیقات ما نتیجه داده است و اکنون یم توانیم برویم و کار را .کامل کنیم آشناپ با آن ارزش دارد ی فراگي بدون شک فراگيترین سیستم عامل مورد استفاده در هک است ً مسلما ً گوگل مسلما مشهورترین نمونه .«موتورهای جستجو» است تشدید کردن امن کردن یک سیستم با کاهش سطح آسیب پذیری آن هرس کردن بسیار مهم کار یاپ نحوه جمع آوری این داده ها بسیار مهم است شایع،رایج سودآور ، پرمنفعت:adjective سودمند بهینه سازی موتورهای یک موضوعSEO جستجو یا رایج و سودمند در موتورهای جستجوی امروزی است ditching We'll be ditching the inbrowser functionality stack Only like-models can be stacked alleviate Creating VLANs, which divide up the network into smaller broadcast domains, it will help alleviate the broadcast traffic. de-brief debriefing An after-action review (AAR) is a structured review or de-brief (debriefing) process for analyzing what happened, why it happened, and how it can be done better by the participants and those responsible for the project or event. hinge Computer/network security hinges on two very simple goals double-sided saddles catenary Recessed eavesdropping provoke Several special characters are used within the Printers.csv file to provoke a number of behaviours. integral ی گذاشت کنار ما عملکرد درون مرورگر را کنار یم گذاریم روی هم قرار دادن فقط مدل های مشابه را یم توان روی هم قرار داد کاهش دادن،کم کردن که شبکه را به،VLAN ایجاد ی کوچکي دامنه های پخش به کاهش،تقسیم یم کند .ترافیک پخش کمک یم کند خالصه توضیح )AAR( بررىس پس از اقدام یک فرآیند بازبیت ساختاریافته یا خالصه (توضیح) برای تجزیه و تحلیل آنچه اتفاق دلیل رخداد آن و،افتاده چگونیک انجام ی بهي آن توسط یشکت کنندگان و مسئولت .پروژه یا رویداد است ی لوال،داشت بستیک شبکه به دو/امنیت کامپیوتر هدف بسیار ساده بستیک دارد است دوطرفه بست های زین ر منحت، خم،زنجيی فرو رفته،توکار ی اسياق سمع ی انگیخت بر،تحریک کار ی اکيهای ویژه ای در فایل برای ایجادPrinters.csv رفتارهای (خاض) استفاده یم .شود جداپ ناپذیر ی The storage and security of backup tapes is an integral part of the backup method to top it off weeding through metrics and data to filter out suspicious activity finding and mitigating risks before breaches occur interim technical jargon Reflection aligning Information Technology Infrastructure Library (ITIL), is a set of practices for IT Service Management (ITSM) that focuses on aligning IT services with the needs of business. cost effectiveness Improving cost effectiveness is an important method for establishing the company’s viability and ongoing business prospects. If the battery doesn't charge sufficiently to crank the car radically Your proposed network design is radically different to the existing network Every now and then ذخيه سازی و امنیت نوارهای ی جداپ ناپذیر از بخیس پشتیبان ی روش پشتیبان گيی است برای تکمیل آن بررىس معیارها و دادهها برای ی فیلي کردن فعالیتهای مشکوک ی یافت و کاهش خطرات قبل از )وقوع تخلف (نفوذ موقت اصطالحات فت اندیشه، تفکر،تامل همسوسازی کتابخانه زیرساخت فناوری مجموعهای،)ITIL( اطالعات از روشها برای مدیریت خدمات فناوری اطالعات ) است که برITSM( همسوسازی خدمات فناوری اطالعات با نیازهای کسبوکار .تمرکز دارد مقرون به رصفه بودن ی اثربخیس هزینه یک بهبود روش مهم برای ماندگار کردن یشکت و چشم انداز کسب و کار درحال ی .پیشفت است اگر باتری به اندازه کاف شارژ نیم شود تا ماشت را به حرکت درآورد ً کامال طراچ شبکه پیشنهادی شما ً کامال با شبکه موجود متفاوت است هرازگایه بازیاپ مهار ،ریشه کت و ر گوشه و کنار به هم زدن شاخه ها مخالفت کردن ،تخلف کردن از ،نقض کردن ،تخیط کردن این با قاعده در برابر شنیده ها مغایرت دارد دخالت ،مداخله کردن ،در میان آمدن ،در ضمن روی دادن ،فاصله خوردن ،حائل شدن ،پا میان گذاردن ی انداخت، جذابیت ،بطمع تطمیع کردن ً آیا واقعا حامیان مایل جذب هاپ یم شوند؟ چنت فرصت ی اثرات فراگي وقار ،جدیت ،یا وقار رفتار نزاع ،تقال ،ستيه ،کشاکش، دعوا تشدید ،بدتر کردن ،اضافه کردن ،خشمگت کردن ،خون کیس را بجوش اوردن انکار ،ردی عدم انکار ،رد نکردن موقعیت فعیل او به معنای انکار نظرات قبیل او است صحت ،اعتبار ،سندیت، سنخیت رد کردن ،تکذیب کردن ،اشتباه کیس را اثبات کردن هدف ،مقصود ،منظور :adjectiveعیت ،رپ طرف، قابل مشاهده ،علیم و بدون نظر خصوض Containment, eradication and recovery nooks and crannies agitate twigs contravene This would contravene the rule against hearsay intervene allure Will sponsors really be allured by such ?opportunities overreaching effects gravitas: dignity, seriousness, or solemnity of manner strife aggravate repudiation non-repudiation His current position implies a repudiation of his earlier expressed views authenticity refute objective جسارت :nounالف دليی ،پهلوان پنبه ،دلي درویع اطمینان از خود جاسوىس ی رقابت مزیت ناراض :verbبدخلق کردن ،غمگت کردن ،خشمگت کردن هکتیویسم زماپ اتفاق یمافتد که فعاالن سیاىس یا اجتمایع از فناوری رایانهای برای ارائه بیانیهای در حمایت از ییک از دالیل خود استفاده کنند. قهرمان ،پهلوان ،مبارز، سلحشور ،مجاهد :verbدفاع کردن از ،پشتیباپ کردن فعال :nounطرفدار عمل واژه نامه :nounعبارت ،جمله بندی، کلمات ،واژه بندی خلع کردن ،خلع کسوت روحاپ کردن :noun رسواپ ،افتضاح، ی تهمت ،ننگ :verbتهمت زدن خوش اخالق :adjectiveشهوت پرست، شهوتران ،شهواپ ،هرزه غيتمند :adjectiveمتعصب ،غیور، ی باغيت ،مجاهد ،خرافاپ :verbشکوب کردن ،فرو نشاندن ،منکوب کردن، موقوف کردن ،پایمال کردن، توقیف کردن ،خواباندن ،مانع شدن ،تحت فشار قرار دادن، فشارآوردن بر تلفات پیامد منق ،نتیجه زیانبار bravado self-assuredness espionage competitive edge disgruntled Hacktivism champion activist wordage defrock scandal salacious zealous suppress casualties fallout pissed off عصباپ cross the aisle رای دادن متحد شدن یا همکاری با اعضای یک حزب سیاىس دیگر به ی دولت یا سیاىس دستیاپ به اقدامات منظور ر اطالعات محرمانه را به مردم spill the beans ی گفت باج گيی :nounتهدید ،باج سبیل ،نامه blackmail رپ امضاء و توهت آمي :verbبا تهدید از کیس چيی طلبیدن استخراج (اطالعات) از منابع glean مختلف The information is اطالعات از بریده های gleaned from press ی مطبوعاپ به دست آمده است clippings lap دامان تفاوت ظریف nuance :nounنکات دقیق وظریف، جزپ اختالف مخترص ،فرق ی nigh impossible تقریبا غي ممکن :nounفشار با نوک انگشت، حرکت ،بهم زدن آتش بخاری، آماس poke :verbبهم زدن ،زدن ،هل دادن سیخ زدن ،سقلمه زدن کنجکاوی کردن کار بیهوده کردن ،ور ی رفت fiddle ویولن زدن زرزر کردن ی getting full rein کنيل کامل را بدست آوردن جاسوىس از کاربر یک دستگاه خودپرداز ،رایانه یا سایر دستگاه های ی shoulder surfing الکيونییک به منظور به دست آوردن ی دسيىس شخیص آنها اطالعات بررىس سطل زباله یک شخص یا کسب و کار برای ی یافت ی Dumpster Diving اطالعاپ که یم تواند برای حمله به یک شبکه کامپیوتری استفاده شودDiver . Dumpsterها صورت های ی دولت، مایل ،سوابق صورتحساب های پزشیک، رزومه و موارد مشابه را به سادگ از طریق کاوش در زباله های قرباپ پیدا یم کنند. ماموری که وانمود یم کند به عنوان جاسوس برای یک Double Agent کشور یا سازمان عمل یم کند در حایل که در واقع به نمایندگ از یک دشمن عمل یم کند. devastating ویرانگر ،مخرب عمل استفاده از یک دستگاه ذخيهسازی دادههای قابل ی حمل مانند پخشکننده صوپ دیجیتال iPodبرای دانلود غيقانوپ مقادیر زیادی از Pod slurping دادههای محرمانه با وصل کردن مستقیم آن به رایانهای است که دادهها در آن نگهداری یمشوند و ممکن است در داخل فایروال باشد. عقب نشیت (شبازان یا جاسوسان) به طور مخفیانه، به ویژه از یک موقعیت exfiltrate خطرناک شقت (داده های حساس) از رایانه US special forces ماموران نيوهای ویژه آمریکا همیک از ایران بيون (برده) agents have all been شده اند exfiltrated from Iran ی (اکسيوژن) داده ،صدور داده یا گایه اوقات به عنوان استخراج شقت داده نامیده یم شود .همه این اصطالحات برای توصیف انتقال غيمجاز داده از رایانه یا دستگاه دیگر استفاده یم شود. ی دست ،توسط فردی با استخراج داده ها یم تواند به صورت ی دسيىس فيییک به رایانه انجام شود ،اما همچنت یم تواند یک فرآیند خودکار باشد که از طریق برنامه نوییس مخرب از طریق شبکه انجام یم شود. به طور مخفیانه surreptitiously :adverbمحرمانه furtively مخفیانه فاش کردن ،فاش شدن ،علت ی ی منتش شدن ،افشاء ساخت، ی منتش کردن کردن ،بروز دادن، ی بیشيی در مورد چيی جزئیات ارائه دادن تا مردم بتوانند با ی بیشيی ببینند که وضوح چگونه است خودی های بدخواه ً کامال غوطه ور یا درگي جزئیات یا پیچیدگ های (چيی) بودن من یم خواهم امشب بيون بیایم ،اما شدیدا درگي پایان نامه ام هستم اهداف که به ر ی احت قابل دستیاپ هستند و نیاز به تالش ر زیادی ندارند نفوذ کردن جنگ جنگ مبتت بر اطالعات گول خوردن دشمنان رفتارهای خصمانه حوزه سیاىس مقرص بودن ،مرتکب شدن، انجام یا ارتکاب (عمل مرص، ی غيقانوپ یا غي اخالف) ی جنایت علیه یک کشور مستقل مرتکب شده است اگر فردی جان و دست و پا را به خطر بیندازد ،کاری بسیار خطرناک انجام یم دهد که ممکن است باعث مرگ یا آسیب جدی شود. بینندگان قهرمان شجاع ،دیرک را به خاطر خواهند آورد که جان و اندام خود را برای نجات divulging put flesh (meat) on (the bones of) something malicious insiders Deep into the weeds I'd like to come out tonight, but I'm deep into the weeds with my thesis let's get that deep into the weeds low hanging fruit infiltrate warfare intelligence-based Warfare get chucked adversaries adversarial behaviours political sphere perpetrate A crime has been perpetrated against a sovereign state risk life and limb Viewers will remember the dashing hero, Dirk, risking life and limb to دافنه از دست اژدهاها به خطر انداخت. رپ آسیب :adjective،رپ رصر ،مرص و توهت آمي نیست سوال رپ رصری بود مربوط به سیاست ،به ویژه روابط بت الملل ،تحت تأثي افیاپ عوامل جغر ی قطعه ،تکه فلز شدرگیم توده ای و ی حت وحشت اطالعات نادرست ظاهر شدن (کردن) شنگون کردن ،واژگون کردن، بر ی گشت کنار آمدن ارباب ،مافوق ی عزم روچ و اخالف نيوهای زمیت فعال در یک عملیات نظایم ،مردان یا زناپ که به صورت فيییک در یک منطقه جنیک حضور دارند و یمجنگند انجام کاری ،ی گفت یا رسیدن به چيی قبل از اینکه شخص دیگری بتواند آن چي را انجام دهد ،بگوید یا به آن برسد. ً مفهوم آن معموال معنای ی نداشت ناامیدی است ،یعت فرصت (شانس) انجام کاری که ً طرف مقابل قبال انجام داده است. مفهوم ،nounداللت ضمت پنهاپ هر کانال ارتبایط است که یم تواند توسط یک فرآیند برای انتقال اطالعات به نحوی که ی خط ی امنیت سیستم را میس rescue Daphne from the dragons innocuous it was an innocuous question geopolitical nugget mass confusion and even terror disinformation popping up topple get along overlord moral and mental resolve Boots on the ground beat to the punch connotation covert covert channel نقض یم کند مورد سوء استفاده قرار گيد .به طور خالصه ،کانال های مخق اطالعات را با استفاده از روش های غي استاندارد در برابر طراچ سیستم انتقال یم دهند حر ی کت که با باال بردن و خم کردن انگشت اشاره و میاپ هر دو دست انجام یم شود و برای جلب توجه به یک کلمه یا عبارت گفتاری استفاده یم شود. بسیار مورد عالقه یا حسادت، آرزو شده خشمگت شدن ،خروشیدن، خشمناک شدن ،غضب کردن، ی داشت ،متالطم شدن شدت تقلید از (کیس یا اعمال یا گفتار او) به ویژه برای شگریم یا تمسخر ،ادا در آوردن طویط وار انجام دادن تشویق دانش آموزان به طویط وار نوییس اطالعات ی (منطق) معناپ حمالت ی معناپ از نظر ی ظاهر طبییع حفظ یم شود air quotation coveted rage mimic parrot encouraging students to parrot back information semantic attacks semantically the appearance of normality is maintained با نمایش تهاجیم قدرت نظایم به دنبال ارعاب بودن (شاخ و شونه کشیدن) = saber rattling simulated warfare پس از بیش از یک هفته شاخ و شونه کشیدن ،دو کشور توافق کردند تا در مورد اختالفات خود صحبت کنند After more than a week of sabre-rattling, the two countries have agreed to talk about their differences تحصیل ،اکتساب ،مالکیت، فراگيی ،حصول ،استفاده با القای شک یا ترس از عواقب ،چيی (کیس) را از انجام کاری ی بازداشت دلشد کردن، acquisition deter ی سالمت او را از تنها یک مشکل انتخاب مجدد باز یم دارد Only a health problem would deter him from seeking re-election با دقت کیس یا چيی را برای رسیدن به هدف هدایت یا دستکاری کردن ،سوق دادن maneuver آنها او را به سمت خیانت به هموطنش سوق یم دادند They were maneuvering him into a betrayal of his countryman Tried-and-true utterance امتحان پس داده بیان ،نطق ،سخن عادی ،معمویل ،پیش پا افتاده commonplace جاپ مبتذل ،همه ی jamming پارازیت mass chaos هرج و مرج توده ای اعمال کردن wield گردانیدن ،خوب بکار بردن، اداره کردن ً دستورات نظایم ،مخصوصا به پیاده نظام marching orders اخطار اخراج به خصوص از شغل دستورالعمل برای ادامه کار مناسب apropos :adjectiveبموقع ،بجا، شایسته او به مناسبت این ابتکار گفت: she remarked apropos "این کار مانع سوء استفاده نیم of the initiative, “It's not شودgoing to stop the abuse” ". این آهنگ به نظر یم رسد به The song feels apropos یک گردش نیمه شب نزدیک to a midnight jaunt است موضوع ،عنوان ،شفصل، rubric مقوله هاپ به طور طبییع Such ideas fall naturally چنت ایده ی under the rubric of تحت عنوان پست مدرنیسم postmodernism قرار یم گيند موجز ،مخترص ،مجمل ،کوتاه، succinct چکیده ،ی فشده :noun شناساپ ،اکتشاف، ی ی reconnaissance بازدید مقدماپ :adjectiveاکتشاف ی کشت نفوذ مرحله دوم زنجيه است ،که دنباله ای است که توسط مهاجم برای حمله موفقیت آمي به یک هدف Weaponization دنبال یم شود .تسلیحات شامل توسعه کدهای مخرب و ترکیب آن با بارهای قابل تحویل (مانند اسناد ،word pdfو غيه) است از رونق افتاده است it has fallen out of favor کمپت فیشینگ نيه spear phishing campaign whaling شکار نهنگ سایيی با هدف قرار یک حمله ر دادن یک سازمان خاص ،که در آن بدافزار بر روی یک وب هاپ که به سایت یا وب سایت ی watering hole attack طور منظم توسط اعضای سازمان بازدید یم شود نصب یم شود تا رایانه های مورد استفاده در خود سازمان را آلوده کند اسب یا شخص که به طور تقلت به جای دیگری وارد ر قالپ، مسابقه شود ،بازیکن ر ringer دونده ی غي مجاز ،جانشت، سیت که از وسط نصف مثل ر شده wring فشار دادن و پیچاندن (چيی) be on your lookout مواظب خود باشید مبهم ،نامشخص یا نامفهوم obfuscate نشان دادن :nounگوناگون sundry :adjectiveمتفرقه شبکه ای از رایانه های خصوض آلوده به نرم افزارهای مخرب و ی کنيل شده botnet به صورت گرویه بدون اطالع مالکان ،به عنوان مثال ،برای ارسال پیام های هرزنامه پيو یا زیر دست یک فرد minion قدرتمند ،به ویژه یک نوکر یا رپ اهمیت در شبکه های کامپیوتری، master/slaveمدیل برای یک پروتکل ارتبایط است که در آن یک دستگاه یا فرآیند (معروف به )masterی کنيل کامل یک یا چند دستگاه یا فرآیند دیگر (معروف به )Slaveرا دارد .هنگایم که رابطه ارباب/برده برقرار شد، جهت ی کنيل همیشه از ارباب به برده(ها) است. چشم کنجکاو نظارت ،ی کنيل ،حوزه ی اختیارات توجهات ،سایه ،شگون ،حسن توجه افزایش مقدار پول یا اشیاء ی قیمت در معرض خطر در یک بازی قمار افزایش هزینه ها ،خطرات یا مالحظات مربوط به انجام یک اقدام یا رسیدن به نتیجه لیت خطرات جنگ اتهامات ر ی لیت و ایاالت تبلیغاپ بت ر متحده را افزایش داد از طرف یا طرفت ،به پهلو ،به جانت صورت ر هاپ که یک مهاجم تکنیک ی سایيی پس از به دست آوردن ر ی دسيىس اولیه ،برای حرکت عمیق تر به شبکه در جستجوی داده های حساس و سایر دار یاپ های با ارزش استفاده یم کند .پس از ورود به شبکه ،مهاجم با حرکت در محیط در معرض خطر و کسب اختیارات افزایش یافته با استفاده از ابزارهای مختلف، ی دسيىس مداوم را حفظ یم کند. master/minion )(formerly master/slave prying eyes auspices raise the stakes The Libyan allegations raised the stakes in the propaganda war between Libya and the United States laterally laterall movement تمایز غيرصوری قائل شدن بت چيها ،مته به خشخاش ی گذاشت هک خرس صمیع ی تالىس برای فریب دادن یک اسکي اثر ی بیوميیک با استفاده از انگشت یک آب نبات مبتت بر ژالتت ی داشت اثر انگشت برای نگه است. انگيه ،عزم ،نيوی جنبش وسیله ای برای رسیدن به هدف شیطنت ها شناساپ اطالعات قابل ی شخیص :prepositionدر حدود ،در اطراف :adverbتقریبا ی جاپ) خییل شی ع برگشت (به ی یا کوتاه الف :فکر کنم ساعتت را اینجا ی گذاشت». ب« :باشه ،فردا برمیگردم تا آن را بردارم». فراموش کردم جلسه صبح را به دارلت یادآوری کنم. اجازه دهید شی ع برگردم تا به او بگویم ی عبارپ که برای نشان دادن ی نارضایت استفاده یم شود. گایه اوقات بسیار خفیف توهت آمي در نظر گرفته یم شود .نسخه ای ی کمي تاکیدی و ی کمي رکیک از ی لعنت ()damnit آماده سازی اولیه حمله کردن ،هجوم آوردن (هماهنگ یا خشونت آمي) شخیص که به دیگری حمله فيییک یم کند ،مهاجم hair split gummy bear hack impetus a mean to an end shenanigans Personally Identifiable )Information (PII circa pop back A: "I think you left your "watch here. B: ". OK، I'll pop back "tomorrow to pick it up. I forgot to remind Darlene about the meeting in the morning. let me just pop back really quick to tell her. Dang it initialization assail assailant پلیس هیچ شنخ قطیع در مورد هویت ضارب او ندارد معطل این ایده نشوید تدریج عمل یا فرآیند کاهش ر ی اثربخیس کیس یا قدرت یا چيی از طریق حمله یا فشار مداوم ،فرسایش شورا در تالش است تا اپوزیسیون را با فرسایش از بت ربيد The police have no firm leads about the identity of his assailant don't get hung up on that idea Attrition The council is trying to wear down the opposition by attrition find other pastures from مراتع دیگری را پیدا کنید که از which to pilfer from آنجا به شقت بروید زیرا اینجا because this is not جاپ نیست که بخواهید پرسه ی where you want to بزنید roam زبان عامیانه ،زبان بویم ،زبان مادری vernacular :adjectiveبویم ،محیل ،عام، کشوری He wrote in the او به زبان عامیانه نوشت تا vernacular to reach a ی بیشيی را جذب کند مخاطبان larger audience become common ی مشيک شد تبدیل به زبان vernacular lay this out این را بگذار ً نویع صندیل ،معموال در یک رستوران یا بار ،شامل دو نیمکت با ی پشت بلند با یک مي booth بت آنها غرفه ،اطاقک ،پاسگاه یا دکه ی موقت ،جای ویژه استاد رئیس ،صاحب ،ارباب، maitre مرپ ر اصطالچ است که برای اشاره ی گرفت اطالعات یک به تکنیک سیستم موجود در یک شبکه Banner Grabbing خاص و کلیه خدمات در حال اجرا در پورت های باز آن استفاده یم شود تي ،نوک دار ،کنایه دار ،نیش دار pointed (از یک تذکر یا نگاه) بیان انتقاد به صورت مستقیم و بدون ابهام بچسبید stick around :verbدرنگ کردن ،تاخي کردن ،بانتظار چيی بودن siege محارصه دستگي کردن ،توقیف کردن ی apprehend دریافت درک کردن، ی داشت ،هراسیدن بیم fine-tune تنظیم دقیق دستيد زدن به ،حیف و میل ر embezzle کردن ،اختالس کردن، دزدیدن ،باال کشیدن این به خودی خود یک شاهکار that's a feat in of itself است محدوده ،میدان دید ،حدود صالحیت ،میدان ،مواد purview اساىس ،وسعت ،حدود ،قلمرو اجراء ،چشم رس توپ، دروپ ،باطت، داخیل ،ی inward ی معنوی ،ذاپ ،دین دار ی mess ریخت ،آلوده کردن به هم hanky-panky فعالیت مشکوک یا غيقانوپ hinky مشکوک سایيی را توصیف یک حمله ر یم کند که در آن مزاحمان از نرم افزارها و عملکردهای )Living off the Land (LotL attack قانوپ موجود در سیستم برای انجام اقدامات مخرب بر روی آن استفاده یم کنند. هاپ است که زندگ در خارج از زمت به معنای زنده ماندن با چي ی یم توانید در طبیعت بخورید ،شکار کنید یا در طبیعت رشد کنند این توضیح یم دهد که چرا آن hence the name اینچنت نامیده یم شود ً کامال عاری از تعهد ،رصر یا scot-free مجازات ،رپ صدمه atypical غي معمول رفتارهای یواشیک ،دزدگ، sneaky behaviours پنهاپ ،مخفیانه دادن یا انتقال چيی به شخص دیگری قطع کردن ،جدا کردن ،جلو گيی کردن ،حائل شدن، بریدن ،جلو کیس را ی گرفت رهگيی آسیبپذیری است که به سیستمهای حاوی نسخه آسیبپذیر Bashاجازه یمدهد تا برای اجرای دستورات با اختیارات باالتر مورد سوء استفاده قرار گيند .این به مهاجمان اجازه یم دهد تا به طور بالقوه آن سیستم را ترصف کنند ی ریخت اشک pass along intercept old shell shock attack or Shellshock weep web application firewall = waf تعیت سطح اهمیت یا فوریت حوادث که سپس ترتیب triage بررىس آنها را مشخص یم کند ارزیاپ اولیه ،اولویت بندی ر at large به طور کیل bread-and-butter اساىس ترین یا مهم ترین blockage انسداد ،مانع data staging مرحله بندی داده ها جاپ است که باج افزار موارد مختلف خانه داری را برای اطمینان ی از عملکرد روان انجام یم دهد .باج افزار خود را به یک پوشه جدید منتقل یم کند و سپس تکامل یم یابد و تنظیمات محیل و ی رجیسيی را برای حقوق مختلف بررىس یم کند .به کلیدهای ی دنبال تنظیمات پراکیس ،اختیارات کاربر ،قابلیت دسيىس و سایر اطالعات بالقوه معت دار یم گردد .این باج افزار همچنت یک بازیاپ را غيفعال بازیاپ اجرا یم کند که حالت بوت را در حالت ر ر کت یم کند .همچنت دستورات مختلف دیگری را برای حذف ی های سایه فایل های اصیل خود از سیستم اجرا یم کند .باجافزار در این مرحله با شور ی کنيل ارتباط برقرار یمکند تا با استفاده از شناساپ روی کاربر/سیستم را انجام ابزارهای تحلیل IPآنالین، ی دهد تا مشخص کند آیا آنها یک هدف قابل اجرا هستند یا خي. متقاعدم کردی که چيی you sold me now خوب ،ارزشمند یا مفیده چيی که در یک تحقیق یا artifact آزمایش علیم مشاهده شده است که به طور طبییع وجود ندارد ،اما در نتیجه یک روش آماده سازی یا تحقیق رخ یم دهد غيواقیع ،ساختیک چيها فقط آن را یشوع کنید شاخص به خطر افتادن به شیوه ای روان یا متقاعد کننده ،فصیح پاسخ حادثه با اصالت و صداقت خام بیان شده artifacts just kick that off Indicator of )Compromise (IoC eloquently )Incident Response (IR straight from the gut atomic (related to IoC تجزیه ناپذیر )types compounded مرکب computed محاسبه شده regular expression عبارات باقاعده دنباله ای از نمادها و کار ی اکيها که یک رشته یا الگو را بیان یم کنند که باید در یک قطعه ی مت طوالپ تر جستجو شود کیس را به شدت نگران یا it will drive you to drink ناراض کردن pertinent مرتبط ی بیشي تالش برای پخش هر چه پیامهای هرزنامه یا تبلیغات جعیل در تالش برای ترغیب spray and pray کاربران به دانلود باجافزار و ایجاد یک پرداخت شی ع نابرابری disparity :nounاختالف ،ناجوری ،رپ ی شباهت ،عدم توافق sink your teeth into درگي شدن کامل در چيی something هاپ که بتوانم بفهمم/ things I can wrap my چي ی hands around درک کنم دور شده از استانداردهای deviant معمول یا پذیرفته شده، منحرف ،غي سالم ناگهاپ ،تند ،غي منتظره ،رپ خي ر ی برداشت، مستلزم بودن ،در شامل بودن ،متضمن بودن حمل کردن بر حبس یا وقف کردن موجب شدن توجه یا تأکید بر جنبه های اساىس چيی مزاحم ،فضول نابکار ،زشت ،شنیع ،یشیر، بدکار تصویر یا ایده ای به طور ی گسيده اما ثابت و بیش از حد ساده شده از یک نوع خاص از شخص یا چي ،کلیشه کلیشه ای تهدید کننده؛ ناخوشایند شوم ،بدشگون ،بدیمن، نامیمون بدجنس بسیج کامل جامعه تحت یک حزپ تمامیت خواه دولت تک ر را برای آماده سازی ملت برای درگيی مسلحانه و پاسخ مؤثر به مشکالت اقتصادی رصوری یم دانند. ی فاشیست توسط یک دولت رهي قوی (مانند یک دیکتاتور) ر و یک دولت حکومت نظایم متشکل از اعضای حزب فاشیست حاکم برای ایجاد وحدت میل و حفظ یک رهيی جامعه باثبات و منظم ر یم شود. در آن منافع فردی تابع منافع ملت است. زداپ ابهام ی عالقه مند وسیله ای برای بیان استعدادها ،انرژی یا احساسات خود abrupt entail meat and potatoes obtrusive, intrusive nefarious stereotype stereotypical ominous badass fascism disambiguation hobbyist outlet شخصیت اصیل یا ییک از شخصیتهای اصیل یک درام، فیلم ،رمان یا ی مت داستاپ دیگر قهرمان داستان ضد ،مخالف ،دشمن ،رقیب به آن فکر کنید مزدور ،پولیک ،اجي منفعت طلب قانوپ آماده و مایل به انجام یک حمله برای یک "دلیل" هستند ،ی حت اگر دستگي و تحت تعقیب قرار گيند. protagonist antagonist to hit on mercenary legalities suicide hackers با خاک یکسان شده burn (razed) to the ground یک اصطالح تمسخر آمي برای توصیف یک فرد غي ماهر که از اسکریپتها یا برنامههای رایانهای موجود برای هک کردن رایانهها ،شبکهها یا وبسایتها استفاده یمکند، بدون اینکه تخصص الزم برای ی نوشت را خود داشته باشد. )script kiddie (skid تحقي آمي ناچي شماری کنایه پوشیدن ،برتن کردن نام ی دولت با حمایت متحدان در این روز موجود یا ارائه یم شود سيیجات دو ژور (روز) ر ی بهيین افراد یا چيها در نوع خودشان پنهان کردن یا از بت بردن شواهد هویت یا اقدامات خود ،به منظور مخق نگه ی داشت آنها ی داشت تحت نظر پلیس نگه (مظنون) pejorative = derogative = derisive slight dig don moniker state-sponsored allies de jour vegetable du jour cream of the crop creme de la creme cover your tracks stake out منصوب کردن (افش پلیس) برای نظارت مداوم بر مظنون یا مکان به ی اشياک گذاری یا تبادل دانش ،ایده ها ،و غيه ،برای غت سازی متقابل cross-pollination فناوری اصیل است که به ما کمک یم کند نرم افزار با کیفیت باال را ارائه دهیم. معیارهای مختلق برای قضاوت در مورد کیفیت نرم haskell افزار وجود دارد ،اما مهم ترین آنها صحت ،عملکرد و قابلیت نگهداری استHaskell . ی نوشت کدی را تسهیل یم کند که در همه این حساب ها باالپ کسب یم کند. امتیاز ی passivity انفعال ،کنش پذیری particulars جزئیات enumarating شمردن مربوط به آنچه مورد بحث است دقیق on point فوق العاده خوب زیبا ،ظریف ،برازنده ،شیک و مد ،موزون ،با سلیقه ،لطیف تزریق کد مخرب در شبکه که تمام اطالعات را از پایگاه داده به مهاجم یم آورد .این نوع حمله یک مشکل بزرگ در injection attack امنیت وب در نظر گرفته یم ی امنیت شود و به عنوان خطر شماره یک وب اپلیکیشن در 10برتر OWASPذکر شده است. بهره برداری از مکانیسم ی کنيل ً جلسه وب ،که معموال به session hijacking attack واسطه یک توکن جلسه، مدیریت یم شود. آنجاپ که ارتباط httpاز اتصاالت TCPمختلف استفاده یم از ی ی شناساپ اتصاالت هر کاربر نیاز کند ،وب شور به روىس برای ی دارد .مفیدترین روش به توکت بستیک دارد که وب شور پس از احراز هویت موفق کاربر به مرورگر او ارسال یم کند .توکن ً جلسه معموال از رشته ای با عرض متغي تشکیل شده است و یم تواند به روش های مختلق مانند ،URLدر شبرگ درخواست httpبه عنوان یک کوگ ،در قسمت های دیگر هدر درخواست httpیا ی حت در بدنه درخواست httpاستفاده شود. توکن جلسه را با شقت یا پیشبیت Session Hijackingحمله یک توکن جلسه معتي برای ی دسيىس غيمجاز به وب شور به ر .خطر یماندازد اسکریپت bashبرای شعت C2K بخشیدن به روند تکرار (Command and Control buildها و وظایف C2 )Kit )(Command & Control )a.k.a ( also known as موسوم به ،با نام مستعار فرآیند یا نتیجه تبدیل فایلهای کد منبع به build مصنوعات نرمافزاری مستقیل که یمتوانند بر روی رایانه اجرا شوند. revamped بازسازی شده vector مسي ،جهت ،خط سي malware بدافزار بدافزاری که کاربران را در مورد Trojan هدف واقیع خود گمراه کند بسته نرم افزاری مخرب که ی دسيىس غيمجاز به برای رایانه یا نرم افزارهای دیگر طراچ شده است. شناساپ ی روت کیت ها سخت است و rootkit یم توانند حضور خود را در یک سیستم آلوده پنهان کنند. هکرها از بدافزار rootkitبرای ی دسيىس از راه دور به رایانه شما ،دستکاری آن و شقت داده ها استفاده یم کنند. هر ی روىس که از طریق آن کاربران مجاز و غيمجاز بتوانند ی امنیت عادی را دور اقدامات backdoor ی بزنند و دسيىس کاربر سطح ی دسيىس باالپ (معروف به ی )rootرا در یک سیستم کامپیوتری ،شبکه یا برنامه نرم افزاری به دست آورند. بدافزاری که به منظور اجازه دادن به مهاجم برای ی کنيل کامپیوتر آلوده از راه دور طراچ شده است .هنگایم که RATبر روی یک سیستم در معرض خطر اجرا یم شود، ی مهاجم یم تواند دستوراپ را به آن ارسال کند و در پاسخ داده ها را دریافت کند. کت از یک سیستم .ی ذخيهسازی به سیستم ذخيهسازی دیگر مانند از دیسک به نوار مغناطییس .توقف پشتیباپ یا استفاده از چيی ،حذف چيی پایان دادن به رابطه (سيدن) کودک به .رها کردن ی شخص دیگری برای مراقبت .بسیار بد و ناعادالنه رفتار کردن (حرف اضافه )on .اگر یش ی کت کاالها را dump کند ،مقادیر زیادی از آنها را با قیمت هاپ بسیار ی کمي از ارزش ی ً واقیع آنها ،معموال در کشوری دیگر ،به فروش یم رساند تا ی بیشيی از بازار را بتواند سهم به دست آورد یا قیمت ها را در بازار داخیل باال نگه دارد. مالیات شانه مطابق با حق ی مشوع یا ادعای مالکیت ،موقعیت یا وضعیت ی درست به ی حق مشوع ادعای مالکیت به شیوه ای صادقانه و منصفانه (بدون تقلب) ضبط کردن ،تصاحب کردن، غصب کردن پایکوپ کردن ر RAT )(Remote Access Trojan dump =poll tax= head tax capitation rightfully legitimate right claim to property fair and square come over stomp crap prosecution to talk nonsense to پیگرد قانوپ تست های علیم یا تکنیک forensic های مورد استفاده در ارتباط با کشف جرم (جرم شناىس) come around بازدید کردن attribution نسبت دادن لم دادن یا ی اسياحت کردن با Kick up the feet پاهای باال ،مثال روی مبل، صندیل ،تخت و غيه سوء ظن ،شک ،نگراپ ،توجه، raise an eyebrow ناباوری و عدم تایید را منتقل یم کند. مورد توجه قرار ی flag up گرفت stenography پنهان کردن و فریب دادن ی پنهان کردن یک پیام مخق در داخل (یا حت آنسوی ،سمت ً دیگر) چيی که مخق نیست .این چي یم تواند تقریبا هر چيی باشد که شما یم خواهید .این روزها ،بسیاری از نمونههای استگانوگراف شامل جاسازی یک ی مت مخق در داخل یک تصویر است .یا مخق کردن یک پیام یا اسکریپت مخق در داخل یک سند Wordیا Excel. سایباپ است که یک زوج یهودی در هنگام مراسم )The Huppah (Chuppah عروىس زیر آن یم ایستند not keeping on top of به چيی یا کاری نرسیدن (تحت ی ی something نداشتت) کنيل کامل With two young children ی داشت دو فرزند خردسال و با and a full-time job, I'm یک شغل تمام وقت ،آنقدر so busy that I'm not شم شلوغ است که به کارهای keeping on top of the خانه نیم رسم. housework. .موثرترین تاکتیک های موجود META (Most Effective .چيی را از منظری باالتر دیدن )Tactics Available به جای اینکه از درون آن را ببینیم ،مانند خودآگایه intent قصد ،نیت ،منظور به (کیس) استفاده از (چيی) را اعطا کردن با این درک که lend باید بازگردانده شود قرض دادن ،وام دادن flip the script معکوس کردن یک وضعیت به یا داخل چيی به دقت نگاه کردن ،موشکاف کردن؛ تحقیق کردن؛ از نزدیک بررىس کردن تعهد و ی اليام اشتغال به چالش کشیدن جدی برنامه ها ،سیاست ها ،سیستم ها و مفروضات با اتخاذ رویکرد خصمانه یک تیم تخصیص و متقابل که برای حل یا بررىس یک مشکل خاص یا موضوع مهم گرد هم آمده است خارج از محدوده در مورد چيی دانا بودن .فقط برای تعداد کیم از افراد با دانش یا عالقه تخصیص در ً نظر گرفته شده یا احتماال قابل درک است .رمزی ،محرمانه ،مبهم ،شی، دروپ ،مشکوک ،داخیل معلم ،استاد ،متخصص (سکوپ) چند پلتفریم ی .ی گفت چيی که ممکن است دیگران دوست نداشته باشند .به جرات یم گویم خالصه ای از چيی که گفته شده یا نوشته شده را ارائه ی داشت ،نه کلمات کردن یا واقیع استفاده شده را یط چند هفته آینده بخشنامه ای در این خصوص صادر خواهد شد scope engagement red teaming tiger teaming off limit know a thing or two esoteric guru Cross-Platform dare I say to this effect, to that effect, or to the effect that A circular to this effect will be issued in the next few weeks Legislation to that effect قوانت مربوط به آن جنجال created fierce های شدیدی را هم در پارلمان controversy both in و هم در خارج ایجاد کرد Parliament and outside He cited a Chinese او به یک رصب المثل چیت proverb to the effect اشاره کرد که یم گوید هرگز that you should never برای همسایه خود آرزوی بدی wish ill on your نداشته باشید neighbour .توجه یا تمرکز کردن .متوجه یا متمرکز شدن در جهت خاض شبکه ها و سیستم های فرماندیه و ی کنيل که برای ی صنعت پشتیباپ از فرآیندهای ی طراچ شده اند .بزرگيین زیر گروه ICSسیستم های ی SCADAی (کنيل نظارپ و جمع آوری داده ها) است وضع موجود آنها منافع اختصاض در حفظ وضعیت موجود دارند نا امید بسیار مصمم بودن و به ر ی احت تسلیم نشدن او در رپ رپ ىس به عنوان یک مصاحبه کننده شسخت و پیگي در نظر گرفته یم شود ی ذاپ ،طبییع آسیب دیدن یا مورد انتقاد قرار ی گرفت به دلیل عملکرد بد نيوی اراده محض ی اکتساپ ذاپ در مقابل ر شایداری ی بیشي تالش کنید و کیفیت کاری که انجام یم دهید را بهبود بخشید سوء تعبي شدن بد مربوط بودن ،وابسته بودن، متعلق بودن ی دخيم پیش از این طعنه یم زد در اصل مرتبط تصدی اجتناب ،ی احياز ،طفره ،کناره گيی ،طفره روی جزییات funnel ICS (Industrial Control )Systems status quo They have a vested interest in maintaining the status quo frustrated tenacious He is regarded at the BBC as a tenacious and persistent interviewer inherent )take a beat (beating sheer will of force nature vs nurture janitorial up your game )… (when it comes to misconstrued no bueno pertain my daughter would go sarcasm ago in essence pertinent tenure avoidance minutia .ذهت .دروپ .فاعیل وابسته بطرز تفکر شخص .خصوض adjective: مطلق ،کامال ،غي عادی، ر بحداکي verb: ی گفت ،ادا کردن ،فاش کردن، بزبان اوردن هرج و مرج ،اغتشاش ،رپ نظیم ،رپ قانوپ تعدادی از چيها ،قطعات یا موارد مختلف که با هم گروه بندی شده اند. .مجموعه قابل اغماض قریب الوقوع بودن توده مردم تا حد زیادی از قریب الوقوع بودن جنگ رپ خي بودند ر ی زینت .آماده شدن برای مشکالت یا دشواری های احتمایل .گره زدن ،ی بست یا پوشاندن (چيی) به منظور جلوگيی از جابجاپ یا آسیب دیدن آن ی دریچه مردم به منظور آمادگ برای یک طوفان سهمگت در حال آماده شدن هستند. دریانوردی ی کشت بسته همه چي در عرشه شده بود. .به طور ناگهاپ یشم آور، دردشساز و غيه شدن .بلبشو ،شي تو شي ،خر تو خر شدن subjective utter Anarchy conglomeration negligible imminence The populace was largely unaware of the imminence of war ornamental batten down )(the hatches hatch People are battening down in preparation for a fierce storm. seafaring Everything on the ship's deck was battened down. hit the fan گند باال آوردن ،موجب آبرو ریزی شدن ،اثر بسیار بد ی داشت .کار به جاهای باریک کشیدن ی خي این حادثه به وقت ر مطبوعات درز کرد ،همه چي به یکباره به هم ریخت ( دردش یشوع شد) برای توصیف زبان ،سیاستها ی یا اقداماپ به کار یمرود که هدف آن اجتناب از توهت یا رصر برای اعضای گروههای خاص در جامعه است. .تضعیف کردن ،تحلیل بردن رصبه زدن به ش ،یا ناک اوت کردن .احمق انرژی و زنده دیل ،ش زندگ قدرت ،توان ،انرژی، نيومندی ،زور ،نيو زیر چيی پنهان شدن و صورت و ش خود را پوشاندن ،به عنوان رایه برای محافظت از خود شخص یا چي ناخوشایند یا مرص سطج که در آن منابیع مانند پول ،زمان و استعداد بر موفقیت مورد انتظار آن تأثي یم گذارد - RAG .یا قرمز / سي -بنابراین به یک کهرباپ /ر ی کد برای هشدار یا اطمینان از وضعیت فعیل یک پروژه به ذینفعان تبدیل یم شود. آستانه ریسک When news of the incident was leaked to the press, everything hit the fan at once politically correct Sap Synonyms: weaken, drain, undermine, rob vitality vigor duck and cover nasty )RAG (Red Amber Green status of a project or any of its milestones risk appetite حذف شدن ،از بت ی رفت، ضعیف شدن یا کردن ،کمرنگ شدن ،از اهمیت چيی کاسته شدن و به همت ترتیب اصول هالونها گازهای ی فشده و مایع هستند که با ایجاد اختالل در احياق ،ی ی گسيش آتش را متوقف یمکنند .آنها به شعت جایگزین بسیاری از محصوالت آتش نشاپ پذیرفته شده قبیل به دلیل ویژگ های آتش نشاپ برتر و سهولت استفاده آنها شدند. پارچه های روغت از یک طبقه یا گروه پایت تر از نوع خود بودن :با فقدان پیچیدگ یا حرفه ای بودن مشخص یم شود دیدن یا مشاهده (یک چي یا شخص ،به ویژه یک مورد قابل توجه یا چشمگي) یک مداد یا چوب از گچ یا موم رنیک که برای طراچ استفاده یم شود عمیقا درگي هوش ،جاسوىس ،ذکاوت، فهم ،خرد ،فراست ،بینش، زیرگ ،اگایه سایيی تهدید ر توجه خود را به چيی معطوف کردن و اغلب مشکیل را حل کردن یا در مورد آنها ی گرفت تصمیم .توجه خود را به چيی معطوف کردن تا وضعیت راض کننده باشد .شوسامان دادن به ،جفت و جور کردن ،ردیف کردن ی . دردسيس قرار دادن chipping away so on so forth tenets Halon oily rags bush-league behold crayon neck-deep intelligence cyber-threat deal with square away Negotiators have already squared away a lot of the agreements that will be signed at the Earth Summit. Get your work squared away before you leave lobbed This influx of new residents has had a marked impact on property prices. head them off at the pass Able to do something standing on one's head Bang your head against a brick wall Beat/ Drum something into someone's head Bite someone's head off Bring something to a head We need to bring the situation to a head to get a resolution Bury one's head in the sand Fall head over heels in love From head to toe Get a head start on something Get your head above water Go over someone's head Go to someone's head His good grades went to his head مذاکره کنندگان در حال حارص ی بسیاری از توافقاپ را که در اجالس شان زمت امضا شوسامان داده،خواهند شد .اند قبل از اینکه بری کارت رو شوسامان بده پرتاب شده این هجوم ساکنان جدید تأثي قابل توجیه بر قیمت ملک .داشته است ش بزنگاه بگيیمشون کاری را به،مثل آب خوردن ر ی احت انجام دادن آب در هاون کوبیدن مطلت را در کلهی کیس فرو ر کردن رپدلیل/انتقاد شدید از کیس ش کیس داد زدن و با او به تندی صحبت کردن باعث به وجود آمدن یک بحران شدن برای پیدا کردن یک راهحل باید موضوع را مطرح کنیم ش خود را زیر برف کردن عمیقا عاشق شدن از ش تا پا اول،کاری را زود یشوع کردن شاغ کاری ی رفت ی به،سختها با وجود تمام زندگ ادامه دادن شدرنیاوردن احساس غرور و برتری نمرات خوبش باعث شد مغرور شود مغزش خوب کار یمکند راجع به موضویع کامال حق ی داشت ی سخت انجام کار خییل شاق و دادن یمترسم که ی پیي مشکل خییل ی سخت با مری داشته باشد آیا احساس یمکت که این موضوع از تحمل تو خارج است؟ کالهيداراپ است که این شامل ر برای شقت اطالعات محرمانه ی دسيس کردن آنها، یا غيقابل ی ارتباطاپ (معموال ایمیل ،اما ممکن است یک تماس تلفت یا پیامک ني باشد) را به صورت پنهان از یک فرستنده قابل اعتماد ارسال یم کنند. Have a good head on your shoulders Hit the nail on the head In over one's head I'm afraid Peter is in over his head with Mary Do you ever feel that you're in over your ?head phishing Desired State پیکربندی حالت مطلوب )Configuration (DSC یک ویژگ در PowerShell 4.0و باالتر است که به مدیران کمک یم کند تا پیکربندی سیستم عامل های ویندوز و لینوکس را به طور خودکار انجام دهند DSC .مجموعه ای از افزونه های زبان cmdlet ،PowerShellها و فرآیندی به نام اسکریپت نوییس اعالیم را ارائه یم دهد. .در مرحله افزایش رضایت یا off to the races موفقیت آشکارا .با دم گردو شکوندن Unless extenuating به جز موارد خاص circumstances exist ی curate شپرست هدایت، which are then که سپس به طور خودکار به صفحه اصیل Glaspشما automatically curated to your Glasp homepag هدایت یم شوند insightful and thoughtروشنگر و قابل تامل provoking put a bow on this در تکمیل این گزینه ها options clutter درهم و برهیم ،بهم ریختیک • فرآیند رسیم برای رسیدگ به مسائل و مشکالت فناوری اطالعات در صورت بروز آنها • ارجاع مساعدت در مواد ارجاع داده شده از تیم helpdesk دلهره ،هراس ،درک ،بیم، دستگيی ،فهم ،توقیف برقرار کردن یپ ریزی کردن ،پشتیباپ یا تایید کردن کمبود متوسط ،معمویل کارا کاف بودن ،بس بودن ،کفایت کردن بدون محدودیت نقطه خروج غي مستقیم تفکیک کردن ،با جزییات توضیخ دادن پراکنده کردن روبروی هم قرار دادن Information Technology escalation Assist with escalations from our helpdesk team apprehension institute underpin deficit run-of-the-mill performant suffice unfettered egress point transitive spell out disperse front