PTSD - dr Kholase zade

advertisement
‫‪POSTTRAUMATIC STRESS DISORDER‬‬
‫‪AND ACUTE STRESS DISORDER‬‬
‫‪ ‬در پ ي مواجه با حوادث اسيب زاي زندگي روي مي دهد‪.‬‬
‫‪ ‬فرد به صورت ترس و درماندگي به اين تجربه پاسخ مي دهد‪.‬‬
‫ً‬
‫‪ ‬تكرار واقعه دائما در ذهن‬
‫‪ ‬سعي در اجتناب از ياداوري حادثه‬
‫‪ ‬طول مدت عالئم حداقل يكماه‬
‫‪ ‬تاثير بر عملكرد خانوادگي‪ ،‬شغلي و اجتماعي‬
‫‪ ‬فرد دچار كرختي پاسخدهي همراه با برانگيختگي مفرط‬
‫‪ ‬افسردگي‪ ،‬اضطراب‪ ،‬مشكالت شناختي نظير ضعف تمركز‬
‫‪ASD‬‬
‫‪ ‬عالئم شبيه ‪PTSD‬‬
‫‪ ‬زمان شروع در طي ‪ 4‬هفته اول بعد از حادثه است‬
‫‪ ‬طول مدت حداقل ‪ 2‬روز حداكثر يكماه ‪.‬‬
HISTORY
 Soldier's
heart syndrome
 Traumatic
 Shell
neurosis
shock
 Combat
neurosis
EPIDEMIOLOGY

Life time incidence
9-15%

Life time prevalence
8%

High risk groups
5-75%

Life time prevalence In women
10-12%

Life time prevalence In men
5-6%

Women > men
MOST LIKELY TO OCCUR
 Single
 Divorced
 Widowed
 Socially
 Low
with drawn
socioeconomic level
IMPORTANT RISK FACTOR
 Severity
 Duration
 Proximity
of a person's exposure to
the actual trauma
 History
of depression
 Familial
pattern
‫‪COMORBIDITY‬‬
‫‪ ‬دو سوم حداك ثر دو اختالل ديگر دارند‪.‬‬
‫‪ ‬اختالالت شايع همراه افسردگي‪ ،‬مواد‪ ،‬اضطراب و ‪BMD‬‬
‫‪ETIOLOGY‬‬
‫‪Stressor ‬‬
‫‪Risk factors ‬‬
‫‪ %60 ‬مردان و ‪ %50‬زنان در زندگي واقعه اسيب زاي قابل مالحظه اي را‬
‫تجربه كرده اند‪.‬‬
‫عوامل زمينه ساز مربوط به اسيب پذيري ابتال به اختالل استرس پس از سانحه (‪)PTSD‬‬
‫وجود اسيب در دوران كودكي‬
‫صفات مربوط به اختالالت شخصيتي مرزي‪ ،‬پارانوئيد‪ ،‬وابسته‪ ،‬يا ضد اجتماعي‬
‫ناكافي بودن نظام حمايتي از جانب خانواده يا همتايان‬
‫جنسيت مونث‬
‫اسيب پذيري ارثي به بيماري هاي رواني‬
‫تغييرات پراسترس اخير در زندگي‬
‫ادراك يك موقعيت كنترل كننده بيروني (علت طبيعي) به عوض يك عامل دروني (علت انساني)‬
‫سابقه اخير افراط در مصرف الكل‬
PSYCHODYNAMIC FACTORS
←
PSYCHOLOGICAL CONFLICT
↑← TRAUMA
REGRESSION, REPRESSION, DENIAL,
(
)REACTION FORMATION AND UNDOING
‫فرويد‬
‫→ ‪SEXUAL TRAUMA → STRESSOR‬‬
‫← ‪SPLITTING‬تجديد خاطرات ايگو سعي بر كاهش اضطراب‬
‫مضامين روانپويشي در اختالل استرس پس از سانحه (‪)PTSD‬‬
‫‪ ‬معناي درون ذهني يك عامل مولد استرس مي تواند اسيب زا بودن ان را معين‬
‫كند‪.‬‬
‫‪ ‬رويدادهاي اسيب زا ممكن است به وسيله اسيب هاي دوران كودكي تشديد شوند‪.‬‬
‫‪ ‬ناتواني در تنظيم حاالت عاطفي مي تواند از نتايج اسيب باشد‪.‬‬
‫‪ ‬جسماني سازي و الكسي تايمي ممكن است از جمله پيامدهاي اسيب باشند‪.‬‬
‫‪ ‬دفاع هاي مورد استفاده شايع عبارتند از‪ :‬انكار‪ ،‬كمينه سازي‬
‫(‪ ،)minimization‬دو نيم سازي (‪ ،)splitting‬انكار‬
‫فرافكنانه‪ ،‬تجزيه و احساس گناه(به عنوان دفاعي در برابر درماندگي زمينه‬
‫اي)‪.‬‬
‫‪ ‬روش ارتباط با حادثه شامل فرافكني و درون فكني اين نقشها است‪ :‬منجي‬
‫همه توان (‪ ،)omnipotent rescuer‬ازارگر (‪ )abuser‬و‬
‫قرباني‪.‬‬
‫‪COGNITIVE – BEHAVIORAL FACTORS‬‬
‫‪COGNITIVE MODEL‬‬
‫تروما‪( :‬عدم تواناي ي پردازش و توجيه ان)‬
‫افزايش ‪ ، stress‬روش هاي اجتنابي ← از احساس وقوع مجدد‬
‫جلوگيري مي كند‪.‬‬
‫ً‬
‫نقص در شناخت واقعه (تجزيه و تحليل ان) ← متناوبا مي پذيرد و انكار‬
‫مي كند‪.‬‬
‫‪BEHAVIORAL MODEL‬‬
‫‪ ‬شرطي سازي كالسيك‬
‫‪ ‬محرك غير شرطي ( تروما ) ← واكنش هراس اور‬
‫‪ ‬محرك شرطي (ياداوري جسمي يا ذهني ان نظير مناظر‪ ،‬بوها يا صداها) ←‬
‫واكنش اضطراب ‪ ..........‬با مرور زمان محرك شرطي بصورت مستقل ايجاد‬
‫واكنش هراس را مي نمايد‪.‬‬
BIOLOGICAL FACTORS
 Noradrenergic
 Endogenous
System
opioids
 Hypothalamic
pituitary adrenal axis
(HPA)
 Autonomic
nervous system
‫دستگاه نورادرنرژيك‪:‬‬
‫‪ ‬سربازان مبتال به ‪ PTSD‬با عالئم عصبانيت‪ ،‬افزايش فشار خون‪ ،‬تاكيكاردي‪،‬‬
‫تعريق‪ ،‬گرگرفتگي و لرزش‬
‫‪ ‬افزايش غلظت اپ ي نفرين در نمونه ادراري ‪ 24‬ساعته‬
‫‪ ‬در دختران مورد ازار جنسي قرار گرفته‪ ،‬افزايش غلظت كاك توالمينها در ادرار‬
‫‪ ‬افزايش مزمن غلظت اپ ي نفرين ← (كاهش تعداد گيرنده هاي ‪α2‬ادرنرژيكي‬
‫پالك تي‪ ،‬كاهش تعداد گيرنده هاي ‪ β‬ادرنرژيك لنفوسيتها)‬
‫دستگاه اوپيوئيدي‬
‫‪ ‬سربازان جنگي مبتال به ‪ PTSD‬در پاسخ به حركت هاي مربوط به جنگ‬
‫واكنشهاي انالرژيك از خود نشان مي دهند كه با تجويز نالوكسان قابل برگشت بود‪.‬‬
‫‪ ‬در نتيجه افزايش فعاليت دستگاه اوپيوئيدي در ‪ PTSD‬داريم‪.‬‬
‫‪ ‬تجويز نالميفن (انتاگونيست گيرنده هاي اوپيوئيدي) ← كاهش عالئم ‪PTSD‬‬
‫‪HYPOTHALAMIC PITUITARY ADRENAL AXIS‬‬
‫)‪(HPA) (CRF‬‬
‫‪ ‬كاهش غلظت كورتيزول ازاد در پالسما و ادرار‬
‫‪ ‬افزايش گيرنده اي گلوكوكورتيكوئيدي لنفوسيتها‬
‫‪ ‬تجويز ‪ CRF‬سبب پاسخ كند در تحريك ‪ ACTH‬مي شود‪.‬‬
‫‪ ‬تجويز مقادير كم دگزامتازون سبب تشديد ‪ PTSD‬مي شود‪.‬‬
‫‪ ‬تغييرات ساختاري در هيپوكامپ (كاهش اندازه هيپوكامپ)‬
‫‪ ‬تغييرات ساختاري در اميگدال‬
DIAGNOSIS

Reexperiencing

Avoidance

Hyperarousal
.‫ طول مدت عالئم كمتر از يكماه مي باشد‬:ASD 
.‫ حداقل طول مدت عالئم يكماه است‬:PTSD 
‫‪PTSD‬‬
‫‪ ‬حاد‪ :‬عالئم كمتر از سه ماه طول كشيده باشد‪.‬‬
‫‪ ‬مزمن‪ :‬عالئم بيش از سه ماه طول كشيده باشد‪.‬‬
‫‪ ‬ديراغاز‪ :‬شروع عالئم حداقل ‪6‬ماه بعد از حادثه رخ دهد‪.‬‬
‫خصوصيات باليني‬
‫‪ ‬احساس دردناك وضوح مجدد واقعه‬
‫‪ ‬اجتناب و گرگرفتگي هيجاني‬
‫‪ ‬برانگيختگي مفرط‬
‫‪ ‬احساس گناه‪ ،‬طردشدن و تحقير‬
‫‪ ‬حاالت تجزيه اي و حمله پانيك‬
‫‪ ‬خطاهاي ادراك و توهم‬
‫‪ ‬اختالالت شناختي (مختل بودن حافظه و توجه)‬
‫‪ ‬پرخاشگري‪ ،‬خشونت‪ ،‬عدم كنترل تكانه‬
‫‪ ‬افسردگي‪ ،‬اختالالت مربوط به مواد‬
‫‪ PTSD‬در كودكان و نوجوانان‬
‫‪ ‬شيوع تا ‪%90‬‬
‫‪ ‬روياهاي تكراري مربوط به حادثه‬
‫‪ ‬كابوس‬
‫‪ ‬عالئم جسماني (سردرد‪ ،‬دل درد) كنش نماي ي جنسي ‪ ،‬مصرف مواد‪،‬‬
‫بزهكاري‪ ،‬منزوي بودن‪ ،‬گوشه گيري‪ ،‬شب ادراري‪ ،‬ترس از تنها خوابيدن‬
‫‪RISK FACTORS‬‬
‫‪ ‬سن‬
‫‪ ‬جنس‬
‫‪ ‬وضعيت اجتماعي و اقتصادي‬
‫‪ ‬رويدادهاي مثبت و منفي زندگي‬
‫‪ ‬بيماري هاي همزمان روانپزشكي‬
‫‪ ‬ساختار شخصيتي‬
‫‪ ‬عوامل خانوادگي‬
‫‪ ‬واكنش والدين به رويدادهاي اسيب زا‬
‫سندرم جنگ خليج فارس‬
‫تحريك پذيري‪ ،‬خستگي مزمن‪ ،‬كوتاهي نفس درد عضالت و مفاصل‪ ،‬سردرد ميگرني‪،‬‬
‫اختالالت گوارشي‪ ،‬ريزش مو‪ ،‬بثورات فراموشكاري‪ ،‬دشواري تمركز‬
‫علت‪ :‬استرسورهاي روانشناختي‪ ،‬استرسورهاي زيستي محيطي‬
‫‪Natural Disasters‬‬
‫‪Torture‬‬
‫‪DIFFERENT DIAGNOSIS‬‬
‫‪ ‬صرع‬
‫‪ ‬مواد (ترك‪ ،‬مسموميت)‬
‫‪ ‬سوء مصرف الكل‬
‫‪GAD-Panic ‬‬
‫‪MDD ‬‬
‫‪ ‬اختالالت تجزيه اي – ساختگي‬
‫‪ ‬شخصيت مرزي‬
‫‪COURSE AND PROGNOSIS‬‬
‫‪ ‬شروع يك هفته و به درازي سي سال بعد از حادثه‬
‫‪ ‬نوسان دار‬
‫‪ %30 ‬بهبودي كامل‬
‫‪ %40 ‬عاليم خفيف‬
‫‪ %20 ‬عاليم متوسط‬
‫‪ %10 ‬عاليم ثابت يا بدتر مي شوند‪.‬‬
‫پرگنوز خوب‬
‫‪ ‬شروع سريع عالئم‬
‫‪ ‬كوتاه بودن مدت عالئم (كمتر از ‪6‬ماه)‬
‫‪ ‬عملكرد شغلي و شخصيتي خوب قبلي‬
‫‪ ‬حمايت اجتماعي قوي‬
‫‪ ‬فقدان ساير اختالالت روانپزشكي – طبي‪ -‬مواد‬
‫‪ ‬سن كودكي و سالمندي از عوامل مستعدكننده پرگنوز بد مي باشند‪.‬‬
‫درمان‬
‫‪ ‬حمايت و تشويق بيمار براي بحث درباره حادثه مزبور‬
‫‪ ‬اموزش انواع مكانيسم هاي مقابله اي مثل (ارام سازي عضالني)‬
‫‪ ‬شركت درگروه هاي حمايتي محلي و ملي‬
‫دارودرماني‬
‫‪( SSRI ‬سرترالين‪ ،‬پاروكستين‪ ،‬بوسپيرون)‬
‫‪ ‬ايمي پرامين‪ ،‬امي تريپ تيلين‬
‫‪ ‬فنلزين‪ ،‬ترازدون‪ ،‬والپرات سديم‪ ،‬كاربامازپين‪ ،‬كلونيدين‪ ،‬پروپرانولول‬
‫‪PSYCHOTHYRAPY‬‬
‫‪ ‬رفتار درماني‬
‫‪ ‬شناخت درماني‬
‫‪ ‬بازسازي واقعه اسيب زا توام با ‪abreaction‬‬
‫‪‬‬
‫‪Catharsis‬‬
‫‪ ‬هيپنوتيزم‬
Download